گویند سعدیا به چه بطال ماندهای
سختی مبر که وجه کفافت معینست
این دست سلطنت که تو داری به ملک شعر
پای ریاضتت به چه در قید دامنست؟
یکچند اگر مدیح کنی کامران شوی
صاحب هنر که مال ندارد تغابنست
بیزر میسرت نشود کام دوستان
چون کام دوستان ندهی کام دشمنست
آری مثل به کرکس مردارخور زدند
سیمرغ را که قاف قناعت نشیمنست
از من نیاید آنکه به دهقان و کدخدای
حاجت برم که فعل گدایان خرمنست
گر گوییم که سوزنی از سفلهای بخواه
چون خارپشت بر بدنم موی، سوزنست
گفتی رضای دوست میسر شود به سیم
این هم خلاف معرفت و رای روشنست
صد گنج شایگان به بهای جوی هنر
منت بر آنکه میدهد و حیف بر منست
کز جور شاهدان بر منعم برند عجز
من فارغم که شاهد من منعم منست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سعدی اشاره میکند و از او میپرسد که چرا در حال بیعملی است. او تأکید میکند که برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی، باید از سختیها عبور کرد و از تواناییهای خود بهره گرفت. شاعر به سلطنت سعدی در دنیای شعر اشاره میکند و میگوید که باید دامنگیر ریاضت و تمرین باشد. او میافزاید که اگر سعدی مدح و ثنای دیگران را بکند، موفق خواهد شد، زیرا هنر بدون حمایت مالی نمیتواند به کمال برسد. همچنین، شاعر به مفهوم قناعت اشاره کرده و میگوید که برای رسیدن به رضایت دوستان باید از خودگذشتگی کرد. در نهایت، او از چالشهای زندگی و ناعدالتیها سخن میگوید و بر این نکته تأکید میکند که زیبایی و ارزشهای حقیقی همواره مهمتر از مادیات هستند.
هوش مصنوعی: میگویند سعدی، چرا بیهدف و بیکار ماندهای؟ سختیها را از خود دور کن، زیرا زندگیات به طوری مشخص در پیش است.
هوش مصنوعی: این دست قدرتی که تو در اختیار داری، در کجا و چگونه میتواند با تلاشها و زحمات تو در شعر و ادب ارتباط داشته باشد؟
هوش مصنوعی: اگر مدتی خود را در ستایش دیگران مشغول کنی، موفق خواهی شد و به مهارت میرسی، چرا که ثروت حقیقی در توانایی و هنر است، نه در داشتن مال.
هوش مصنوعی: اگر امکانات و ثروتی نداشته باشی، نمیتوانی دوستانت را خوشحال کنی. زیرا اگر نتوانی شاد کننده دوستانت باشی، به نوعی به دشمنانتان خدمت کردهای.
هوش مصنوعی: بله، مانند اینکه به لاشخور مردار خوار حمله کردند، به سیمرغ نیز حمله کردند، زیرا قاف مربوط به رضایت و زندگی ساده است.
هوش مصنوعی: من این را نمیپسندم که برای نیازهایم به کشاورز یا رئیس روستا مراجعه کنم؛ زیرا این کار مثل تقاضای کمک از گدایان است.
هوش مصنوعی: اگر بگوییم که از فردی بیارزش توقعی داریم، مانند این است که بر بدنم مویی از خارپشت بخواهد، چرا که آن توقع همان اندازه بیارزش و ناممکن است.
هوش مصنوعی: میگویی که با پول میتوان رضایت دوست را به دست آورد، اما این حرف با دانش و آگاهی درست نیست.
هوش مصنوعی: صد گنج ارزشمند به قیمت جویای هنر است. باید از کسی که این هنر را میدهد تشکر کرد، اما جای تأسف برای من است.
هوش مصنوعی: به خاطر بدیها و رفتار نادرست دیگران، اگرچه من ناتوان هستم، ولی باز هم نگران نیستم چون شاهد و ناظر من خود لطف و رحمت خداست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ترک می بیار که عیدست و بهمنست
غایب مشو نه نوبت بازی و برزنست
ایام خز و خرگه گرمست و زین سبب
خرگاه آسمان همه در خز ادکنست
خالی مدار خرمن آتش ز دود عود
[...]
صدری که مسند از شرف او مزینست
حری که منبر از سخن او ممکنست
از لفظ عذب او همه آفاق پر درست
وز بوی خلق او همه عالم چو گلشنست
جودش بسایلان بر بارد ز آستین
[...]
رنگ شفق نگر که چو خورشید روشنست
کز خون چشم ما فلک آلوده دامنست
بیژن کجاست ورنه چو نیکو نظر کنی
این خاک توده تیره تر از چاه بیژنست
بهمن پدید نیست وگرنه ز بانگ رعد
[...]
خونست بی تو گر همه دل چون دل منست
هر دل که بی تو خون نشود سنگ و آهنست
آن بلبلم که عقده دل دانه منست
آبی که هست در قفسم آب آهنست
طالع نگر که کشت امیدم ز آب سوخت
در کشوری که برق هوادار خرمنست
او را ز حال دیده حیران چه آگهی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.