یارب از ما چه فلاح آید اگر تو نپذیری
به خداوندی و فضلت که نظر باز نگیری
درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری
گر برانی به گناهان قبیح از در خویشم
هم به درگاه تو آیم که لطیفی و خبیری
گر به نومیدی از این در برود بندهٔ عاجز
دیگرش چاره نماند که تو بی شبه و نظیری
دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و علیمی و قدیری
خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری
حاجت موری و اندیشهٔ کمتر حیوانی
بر تو پوشیده نماند که سمیعی و بصیری
گر همه خلق به خصمی به در آیند و عداوت
چه تفاوت کند آن را که تو مولا و نصیری
همه را ملک مجاز است بزرگی و امیری
تو خداوند جهانی که نه مردی و نه میری
سعدیا من ملکالموت غنیام تو فقیری
چاره درویشی و عجز است و گدایی و حقیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این قطعه به خداوند خطاب میکند و از رحمت و بخشش او یاد میکند. او میگوید که اگر خداوند از بندگانش روی بگرداند، چه فایدهای در نیکبختی آنها خواهد بود. شاعر به دردی پنهان اشاره میکند و میتواند به خداوند رازهای دل خود را بازگو کند، زیرا او میداند که خداوند کریم و آگاه است. حتی اگر بندگان به گناهان خود از در خداوند رانده شوند، باز هم ناامید نمیشوند و به درگاه او روی میآورند. شاعر همچنین به عظمت و صفات خداوند اشاره میکند و از او طلب عفو و کمک میکند، زیرا او میداند که خداوند مالک عالم و بیهمتاست. در انتها، شاعر به فقر و نیازمندی خود اعتراف میکند و به عجز و درخواست دعا از خداوند میپردازد.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، اگر تو به رحمت و کرم خود توجهی نداشته باشی، چگونه میتوانیم به سعادت و رستگاری برسیم؟
هوش مصنوعی: درد خود را با تو در میان میگذارم، زیرا تو خدای مهربانی هستی. یا اینکه نیازی به گفتن نیست، چون تو خود به رازهای درون من آگاهی.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر گناهان زشت من مرا از خود برانی، باز هم به درگاه تو میآیم، زیرا تو مهربان و باخبر هستی.
هوش مصنوعی: اگر بندهی ناتوان از این در ناامید شود، دیگر چارهای نخواهد داشت، زیرا تو بیهمتا و بینظیری.
هوش مصنوعی: من به دامن عفویت پناه میبرم و نگران نیستم که تو بخشنده، دانا و توانا هستی.
هوش مصنوعی: خالق آسمان و زمین، کسی است که ایوان بلند را طراحی کرده و صبح را به وجود میآورد و خورشید درخشان را نیز برمیافرازد.
هوش مصنوعی: نیاز و خواستهای ساده و عادی از یک مورچه و اندیشهای محدود از یک حیوان، بر تو پنهان نیست که تو هم شنوای خوبی هستی و هم بینای خوب.
هوش مصنوعی: اگر تمامی مردم دشمنی کنند و با یکدیگر در جدال باشند، این برای کسی که تو سرپرست و حامی او هستی، هیچ تفاوتی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: همه موجودات در این دنیا ممکن است مقام و قدرتی داشته باشند، اما تو ای خداوند، برتر از همه هستی و نه به عنوان یک انسان و نه به عنوان یک شاه شناخته میشوی.
هوش مصنوعی: ای سعدی، من صاحب مرگ و قدرت هستم و تو فقیر و نیازمند. چاره جویی برای فقر و ناتوانی تنها در بینیازی و زدن سر به زیر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تو فقیری تو فقیری تو فقیر ابن فقیری
تو کبیری تو کبیری تو کبیر ابن کبیری
تو اصولی تو اصولی تو اصول ابن اصولی
تو خبیری تو خبیری تو خبیر ابن خبیری
تو لطیفی تو لطیفی تو لطیف ابن لطیفی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.