درویش ضعیفحال را در خشکی تنگسال مپرس که «چونی؟»، الا به شرط آن که مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش.
خری که بینی و باری به گل درافتاده
به دل بر او شفقت کن ولی مرو به سرش
کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد
میان ببند و چو مردان بگیر دمب خرش
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
درویش ضعیفحال را در خشکی تنگسال مپرس که «چونی؟»، الا به شرط آن که مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش.
خری که بینی و باری به گل درافتاده
به دل بر او شفقت کن ولی مرو به سرش
کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد
میان ببند و چو مردان بگیر دمب خرش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به نوعی به زندگی و مشکلات انسانی اشاره دارد. شاعر یا نویسنده میگوید وقتی درویش ضعیفحالی را میبینی که در شرایط سختی به سر میبرد، نباید تنها به حال او افسوس بخوری، بلکه باید به او کمک کنی. همچنین، اگر خر او در گل بیفتد، به او ترحم کن اما نباید مستقیماً به سر او بروی. وقتی از او میپرسی که چرا چنین وضعی دارد، بهتر است که میان نبند و مانند مردان، سعی کنی او را از شرایطش نجات دهی. در واقع، این متن درسهایی از همدلی و کمک به دیگران را بیان میکند.
هوش مصنوعی: به درویش ضعیفحال در روزهای سخت و تنگدستی نپرس که حالت چطور است، مگر آن که بتوانی زخمهایش را التیام بخشی و نشانهای از بهبودی برایش بیاوری.
هوش مصنوعی: اگر خرّی را دیدی که به گل افتاده و بار سنگینی بر دوش دارد، به او رحم کن و برای او دلسوزی کن، اما به سرش نرو و او را بیشتر خسته نکن.
هوش مصنوعی: اکنون که رفتی و از او پرسیدی که چه بر سرش آمد، خود را درگیر این موضوع نکن و مانند مردان قوی و با اراده، در جهات دیگر پیش برو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.