ز عهد پدر یادم آید همی
که باران رحمت بر او هر دمی
که در طفلیم لوح و دفتر خرید
ز بهرم یکی خاتم زر خرید
به در کرد ناگه یکی مشتری
به خرمایی از دستم انگشتری
چو نشناسد انگشتری طفل خرد
به شیرینی از وی توانند برد
تو هم قیمت عمر نشناختی
که در عیش شیرین برانداختی
قیامت که نیکان بر اعلا رسند
ز قعر ثری بر ثریا رسند
تو را خود بماند سر از ننگ پیش
که گردت برآید عملهای خویش
برادر، ز کار بدان شرم دار
که در روی نیکان شوی شرمسار
در آن روز کز فعل پرسند و قول
اولوالعزم را تن بلرزد ز هول
به جایی که دهشت خورند انبیا
تو عذر گنه را چه داری؟ بیا
زنانی که طاعت به رغبت برند
ز مردان ناپارسا بگذرند
تو را شرم ناید ز مردی خویش
که باشد زنان را قبول از تو بیش؟
زنان را به عذری معین که هست
ز طاعت بدارند گه گاه دست
تو بی عذر یک سو نشینی چو زن
رو ای کم ز زن، لاف مردی مزن
مرا خود چه باشد زبان آوری
چنین گفت شاه سخن عنصری:
«چو از راستی بگذری خم بود
چه مردی بود کز زنی کم بود؟»
به ناز و طرب نفس پرورده گیر
به ایام دشمن قوی کرده گیر
یکی بچهٔ گرگ میپرورید
چو پرورده شد خواجه بر هم درید
چو بر پهلوی جان سپردن بخفت
زبان آوری در سرش رفت و گفت
تو دشمن چنین نازنین پروری
ندانی که ناچار زخمش خوری؟
نه ابلیس در حق ما طعنه زد
کز اینان نیاید به جز کار بد؟
فغان از بدیها که در نفس ماست
که ترسم شود ظن ابلیس راست
چو ملعون پسند آمدش قهر ما
خدایش بینداخت از بهر ما
کجا سر برآریم از این عار و ننگ
که با او به صلحیم و با حق به جنگ
نظر دوست نادر کند سوی تو
چو در روی دشمن بود روی تو
گرت دوست باید کز او بر خوری
نباید که فرمان دشمن بری
روا دارد از دوست بیگانگی
که دشمن گزیند به همخانگی
ندانی که کمتر نهد دوست پای
چو بیند که دشمن بود در سرای؟
به سیم سیه تا چه خواهی خرید
که خواهی دل از مهر یوسف برید؟
تو از دوست گر عاقلی بر مگرد
که دشمن نیارد نگه در تو کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعرانه به بازتاب رفتار و نگرش فرد نسبت به خود و دیگران میپردازد. شاعر با یادآوری تجربیات کودکی و فروش انگشتری به یک مشتری، به عمق ارزشهایی چون شرافت، عفت و طاعت و همچنین ننگ و شرم در رفتار انسانی اشاره میکند. در خلال این اشارهها، او بر اهمیت شناخت ارزشهای واقعی زندگی، مخصوصاً در مواجهه با سختیها و امتحانات زندگی تأکید میکند.
شاعر به انتقاد از کسانی میپردازد که در پی شهوت و لذتهای زودگذر بوده و در عوض، از مسئولیتهای اخلاقی خود غافل هستند. او بر این باور است که انسان باید به جایگاه و اعمال خود توجه کرده، از اعمال ناپاک شرم کند و در قیامت، در برابر اعمال خود پاسخگو باشد. در نهایت، او به اهمیت همراهی و دوستی با افراد درستکار و دوری از دشمنان و ناپاکان تأکید میکند و اعلام میکند که فرد باید از دوستی واقعی و شرافت متمایز کند و بر حسن همجواری با نیکان حساب کند.
هوش مصنوعی: به یادم میآید که پدرم همیشه در هر لحظه مورد رحمت و نعمت باران قرار داشت.
هوش مصنوعی: در دوران کودکیام، برای یادگیری و تحصیل، لوح و دفتر خریدم و به خاطر این کار، یک انگشتر طلا هم خریدم.
هوش مصنوعی: ناگهان یکی از مشتریان به در آمد و با خرما از دستم انگشتری گرفت.
هوش مصنوعی: اگر کودک خردسال نتواند انگشتری را شناسایی کند، به راحتی میتوان آن را از او گرفت، حتی با زبانی شیرین.
هوش مصنوعی: تو هم ارزش عمر خود را نشناختی و در لذتهای زندگی غرق شدی.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، نیکوکاران از پایینترین جایگاهها به بالاترین مرتبهها خواهند رسید و به مقامهای عالی دست خواهند یافت.
هوش مصنوعی: تو خودت را از شرم پنهان نگهدار، چون اعمال و کارهای خودت میتواند فضاحت را به بار بیاورد.
هوش مصنوعی: برادر، از کارهای بدی که انجام میدهی خجالت بکش، چرا که این کارها تو را در برابر افراد نیکوکار شرمنده میکند.
هوش مصنوعی: در آن روزی که از اعمال و گفتار انسانها سؤال میشود، افراد بزرگ و با اراده نیز از ترس و هراس به لرزه درمیآیند.
هوش مصنوعی: به جایی که پیامبران از ترس و وحشت به دل میافتند، تو چه بهانهای برای گناه خود داری؟ بیا و با صداقت رو به رو شو.
هوش مصنوعی: زنانی که با میل و رغبت از مردان ناپاک پیروی کنند، بهسراغ آنها نمیروند.
هوش مصنوعی: آیا از مردانگی خود شرم نمیکنی در حالی که زنان از تو بیشتر قدرت پذیرش دارند؟
هوش مصنوعی: زنان به دلایلی مشخص باید گاهی از انجام وظایف خود دست بردارند.
هوش مصنوعی: تو بهانهای نیاور و بهسادگی بمان، مانند زنی که نشسته است. ای کسی که کمتر از یک زن هستی، دیگر از مردانگی سخن نگو.
هوش مصنوعی: من چه توانایی دارم که زبان به سخن آوردن در چنین حالتی؟ این گفتار از سوی پادشاه سخن یعنی عنصری است.
هوش مصنوعی: هرگاه از حقیقت و صداقت دور شوی، در مسیر انحراف قرار میگیری. چه فرقی دارد که چقدر مردانگی داشته باشی، اگر به درستی عمل نکنی؟
هوش مصنوعی: به آرامش و شادی زندگی بپرداز و در روزهای سخت و دشوار استقامت و قدرت خود را حفظ کن.
هوش مصنوعی: یک گوزن وحشی را بزرگ میکرد و وقتی که جوان شد، ارباب از او روی برگرداند.
هوش مصنوعی: وقتی که جان به آرامی وداع کرد و به خواب ابدی رفت، زبانش در درونش به حرکت درآمد و چیزی گفت.
هوش مصنوعی: تو نمیدانی که پرورش دادن چنین انسان نازنینی، به چه قیمتی است و آخر سر باید خودت آسیبهای آن را تحمل کنی.
هوش مصنوعی: ابلیس به ما طعنهای نزد، زیرا از میان این افراد، جز کارهای ناپسند و بد انتظار نمیرود.
هوش مصنوعی: ای کاش از بدیهایی که در وجود ماست فریاد بزنیم، که میترسم گمان ابلیس درست از آب درآید.
هوش مصنوعی: وقتی که نفرینشده قهر ما را پسندید، خداوند او را به خاطر ما به حال خودش رها کرد.
هوش مصنوعی: ما از این شرم و ننگ کجا میتوانیم سر بلند کنیم که ما با او در صلح هستیم، اما با حق در حال جنگیم.
هوش مصنوعی: نگاه دوست مانند یک چیز نادر است، وقتی که چهره تو در مقابل چهره دشمن قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر دوستی داری که از او بهرهمند میشوی، نباید به خاطر او از دستورات دشمن تبعیت کنی.
هوش مصنوعی: شایسته است که از دوست دوری کند، اما اگر دشمنی انتخاب کرده باشد که با او زندگی کند، این قابل قبول نیست.
هوش مصنوعی: آیا نمیدانی که دوست کمتر به تو نزدیک میشود زمانی که میبیند دشمن در خانهات است؟
هوش مصنوعی: به سیاهی سیم چه چیزی میخواهی خرید که دل خود را از محبت یوسف جدا کنی؟
هوش مصنوعی: اگر با دوستت عقل و فهم داشته باشی، نباید به عقب برگردی، زیرا دشمنان هرگز به تو توجه و نگهداری نخواهند کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چو از راستی بگذری خم بود
چه مردی بود کز زنی کم بود
همین شعر » بیت ۱۶
«چو از راستی بگذری خم بود
چه مردی بود کز زنی کم بود؟»
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.