ز تاج مَلِکزادهای در مناخ
شبی لعلی افتاد در سنگلاخ
پدر گفتش اندر شب تیرهرنگ
چه دانی که گوهر کدام است و سنگ؟
همه سنگها پاس دار ای پسر
که لعل از میانش نباشد به در
در اوباش، پاکان شوریده رنگ
همان جای تاریک و لعلند و سنگ
چو پاکیزهنفسان و صاحبدلان
بر آمیختهستند با جاهلان
به رغبت بکش بار هر جاهلی
که افتی بهسر وقت صاحبدلی
کسی را که با دوستی سرخوش است
نبینی که چون بار دشمن کش است؟
بدرّد چو گل جامه از دست خار
که خون در دل افتاده خندد چو نار
غم جمله خور در هوای یکی
مراعات صد کن برای یکی
گرت خاکپایانِ شوریدهسر
حقیر و فقیر آید اندر نظر
به مردی کز ایشان به در نیست آن
به خدمت کمر بندشان بر میان
تو هرگز مبینشان به چشم پسند
که ایشان پسندیده حق بسند
کسی را که نزدیک ظنت بد اوست
چه دانی که صاحبولایت خود اوست؟
در معرفت بر کسانی است باز
که درهاست بر روی ایشان فراز
بسا تلخ عیشان تلخی چشان
که آیند در حله دامنکشان
ببوسی گرت عقل و تدبیر هست
ملکزاده را در نواخانه دست
که روزی برون آید از شهربند
بلندیت بخشد چو گردد بلند
مسوزان درخت گل اندر خریف
که در نوبهارت نماید ظریف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، پدر به پسر ملک زاده میآموزد که در زندگی باید مراقب ظاهرها باشد و به ظاهر چیزها قضاوت نکند. او میگوید که گاهی ممکن است لعل (گوهر) در دل سنگها پنهان باشد و انسانهای نیکو، در میان جاهلان زندگی کنند. پدر تأکید میکند که انسان باید با نیک دلان و صاحبدلان ارتباط برقرار کند و از دوستیهای ظاهری دوری کند. همچنین هشدار میدهد که به افراد حقیر نگاه نکنند چون ممکن است در درونشان ارزشهای بزرگی نهفته باشد. در نهایت، او بر اهمیت عقل و تدبیر تأکید میکند و امیدوار است که یک روز پسرش بتواند از محدودیتها آزاد شود و به جایگاه بلندی برسد.
مناخ: جای خواب شترها.
هوش مصنوعی: پدر به او گفت: در این شب تاریک و بینور، تو چگونه میتوانی تشخیص بدهی که کدام یک گوهر است و کدام سنگ؟
هوش مصنوعی: مراقب باش که هر سنگی ارزشمند نیست و اگر گوهری در دل آن نباشد، نباید به آن توجه کرد.
هوش مصنوعی: در میان افراد بدقلق و ناپاک، انسانهای پاک و بیغش نیز وجود دارند که در همان فضایی که زشتی و تاریکی وجود دارد، درخشش و زیبایی خود را حفظ کردهاند.
هوش مصنوعی: انسانهای نیکسرشت و صاحبدل با افراد نادان در هم آمیختهاند.
هوش مصنوعی: اگر به شوق و رغبت بار هر نادانی را به دوش بکشی، در زمان مناسب، صاحب دل و آگاهی خواهی شد.
بار دشمن کش: کسی که جور و سختی از نااهلان میکشد.
هوش مصنوعی: زمانی که گل به خاطر خارها پارچهاش را پاره میکند و از درد رنج میکشد، خندهاش شبیه به آن است که آتش در دلش شعلهور شده باشد. در واقع، این جمله به تضاد میان درد و زیبایی اشاره دارد و نشاندهندهی این است که در پس درد و رنج، ممکن است زیبایی و شادابی نیز وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: غم را برای همه در نظر بگیر و در فکر یک نفر باش. برای یک نفر، همه چیز را سنجیده و مراقب باش.
خاکپا: آدم پا برهنه و بیکفش، کنایه است از آدم بیاهمیت.
هوش مصنوعی: مردی که از جمعیت فاصله گرفته و جداست، به خدمت دیگران میپردازد و در کارهایشان سهیم میشود.
هوش مصنوعی: هرگز آنها را با چشم زیباپسند نبین، زیرا آنها تنها به خاطر حق مقبولاند.
هوش مصنوعی: نمیتوانی دربارهٔ کسی که ظن و گمان بدی در مورد او داری، قضاوت کنی، زیرا ممکن است او خود دارای مقام و مسوولیتهای بزرگی باشد.
هوش مصنوعی: شناخت و آگاهی به افرادی تعلق دارد که درهای علم و دانایی به روی آنان گشوده است.
هوش مصنوعی: بسیاری از کسانی که زندگی تلخی را تجربه کردهاند، در آینده خواهند آمد و با خود مشکلات و دردهایشان را به همراه خواهند آورد.
نواخانه: محبس، زندان.
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که تو از محدودیتها آزاد میشوی و به تو قدرتی میبخشد که به مرتبهای بلندتر برسی.
ظریف: زیبا و پسندیده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.