فلک در سایه پر حواصل
زمین را پر طوطی کرد حاصل
هوا بر سیرت ضحاک ظالم
گزید آئین نوشروان عادل
خزان را با بهار از لعب شطرنج
بوجه سهو شد نوبت محامل
ز نرگس مانده باغ و جوی مفلس
ز لاله گشته کوه و دشت حامل
شب سور است پنداری جهان را
که برکردند از ایوانش مشاعل
اگر سوسن نشد بر باغ عاشق
چه مانده است اندر او پایش فرو گل
گل از پیروزه گوئی شکل دستی است
گرفته جام لعل اندر انامل
من و صحرا که شد صحرا به معنی
چو صحن مجلس عین افاضل
عمید مملکت بوسعد بابو
که باب هیبتش بابی است مشکل
کرا دانی به حضرت پیش خسرو
چو او فرزانه مقبول مقبل
مقدم عقل و در جمع اواخر
مؤخر عهد با علم اوائل
ز جودش گر عروضی بحر سازد
از او ناقص نماید بحر کامل
جز اندر غایت انعام و اکرام
در او لاله چه داند گفت عامل
چو ابر هاطل اندر حق شوره
ببیند عقلت اندر حق غافل
برآرد بیخ طمع از خاک آدم
کز او مسئول گردد طمع سائل
چه شخص است آن براق خواجه یارب
کز او هر جستنی برقی است هایل
به تن زو کوس خورده کوه ساکن
بتک زو کاغ کرده باد عاجل
گه رفتن چو خضر از کل عالم
نه مسکن دانی او را و نه منزل
گه گشتن چو مور از خط ناورد
نه خارج یا بی او را و نه داخل
وزان برق دگر هیهات هیهات
که شد زین براقش را حمایل
چو دل میدان او در صدر قالب
چو عقل آرام او در مغز عاقل
حصار روح او را روح کاره
فساد طبع او را طبع قایل
گشاده در اجل ها راه حیوان
کشیده بر املها خط باطل
همیشه تا بود تقطیع این وزن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعل
هزاران نوبت نوروز بیناد
چنین با عید اضحی گشته همدل
سعادت پیشکارش در مساکن
سلامت پاسبانش در مراحل
«جهان تیز روز و کنده بر پای
ز بار طبع او چون حلم کامل »
به نام او . . . بوالفرج را
برین ترتیب و رتبت صدر سایل
موافق در همه احوال با او
جمال صدر و دیوان رسائل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و عدالت در حکومت میپردازد. شاعر از بهار و باران به عنوان نماد زندگی و سرزندگی یاد میکند و در مقابل ظلم و فساد روزگار با اشاره به ظالمهایی مانند ضحاک قرار میگیرد. همچنین، شخصیتهای تاریخی مانند نوشروان عادل و بوسعد بابو به عنوان نمادهایی از حکمت و بخشش معرفی میشوند. تصویرسازیهای زندهای از باغها، گلها و فضای طبیعی به واقعیتهای اجتماعی و سیاسی در زمان شاعر مرتبط میشود. نهایتاً، شاعر بر اهمیت علم، عقل و اخلاق در یک جامعه تأکید میکند و سعادت و سلامت مردم را در گرو این ارزشها میداند.
هوش مصنوعی: آسمان به برکت و رونق درختان، زمین را پر از طراوت و شادابی کرده است.
هوش مصنوعی: هوا به سیرت ظالمانه ضحاک شکل گرفت و رفتار نوشروان عادل را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: خزان و بهار مانند دو مهره در بازی شطرنج در حال حرکت هستند و به زیبایی طبیعی زندگی اشاره دارند. در این بازی، نوبت آنها به شکلی تصادفی به هم رسیده است، و این نشاندهنده تغییرات و جریانات طبیعی زندگی است.
هوش مصنوعی: در باغ، تنها نرگس باقی مانده و جوی آب بیبرکت است. کوه و دشت نیز تحت تأثیر لالهها قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: شب به گونهای است که انگار جهان را روشن کردهاند، مانند این که مشعلهایی را از ایوانش بلند کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر در باغ عاشق سوسنی نBloom کند، چه چیزی از گلها باقی مانده است که او پایش را در آن فرو ببرد؟
هوش مصنوعی: گل به دلیل پیروزه بودنش، ظاهری مانند دستی دارد که جامی قرمز (لال) را در انگشتانش گرفته است.
هوش مصنوعی: من و صحرا با هم به جمعی شبیه شدهایم که مثل محلی برای گفتگو و تبادل نظر است و در آن، فضیلتها و نکات خوب هر یک از ما نمایان میشود.
هوش مصنوعی: عمدة مملکت، بوسعد بابو، کسی است که به خاطر عظمت و شکوهش، با کسی به راحتی نمیتوان صحبت کرد و نزد او کسی به سادگی نمیتواند وارد شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در نزد شاه، به مانند او عاقل و مورد پسند باشد، به مقام و منزلت خواهد رسید.
هوش مصنوعی: عقل بر همه چیز مقدم است و علم، در مراحل ابتدایی خود، به نوعی در انتظار درک و فهم عقلانی میباشد.
هوش مصنوعی: از بخشش و بزرگواری او، اگر دریا هم ساخته شود، باز هم آن دریا ناتمام خواهد بود و نمیتواند به کمال برسد.
هوش مصنوعی: تنها در نهایت لطف و بزرگمنشی، لاله نمیتواند بگوید چه کسی عامل این نعمتهاست.
هوش مصنوعی: وقتی که ابرها در آسمان باران میریزد و زمین را سیراب میکنند، اگر شوری را در حقیقت ببینی، عقل تو در آن حقیقت غافل نیست.
هوش مصنوعی: کسی که از خاک آدمی، ریشههای 욕 (طمع) را میکشد، باعث میشود که طمع سائل (خواستار) از او پرورش یابد و به مسئولیت بیفتد.
هوش مصنوعی: این بیتی به توصیف شخصی میپردازد که مانند براق، سریع و چابک است. تحرک و جنب و جوش او به قدری شگفتانگیز و برقآساست که هر حرکتی که انجام میدهد، همگان را تحت تأثیر قرار میدهد. درواقع، این فرد به خاطر سرعت و شگفتیاش به چشم میآید.
هوش مصنوعی: مردی که در حال تحمل فشار و سختی زندگی است، همچون کوهی استوار و مقاوم، به طوری که حوادث و چالشها نمیتوانند او را به زانو درآورند. او به شدت در برابر مشکلات ایستادگی میکند، مانند جریان باد که نمیتواند او را از مسیرش منحرف کند.
هوش مصنوعی: گاهی مانند خضر، از تمام جهان عبور میکند، و نه خانهای برای او میدانی و نه مکانی مشخص.
هوش مصنوعی: گاهی انسان مانند موری که از خط عبور میکند، نه میتواند به درون برود و نه بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: از آن برق دیگر، وای بر من! که دیگر نمیتوانم به این اسب براق تکیه کنم.
هوش مصنوعی: دل مانند میدان در صدر و قلب قالب است و عقل مانند آرامش در مغز آدمی است.
هوش مصنوعی: روح او در حصاری محصور شده و طبیعتش تحت تأثیر فساد قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: در زمانهای که به خودکشی و مرگ نزدیکتر میشویم، مسیرهایی که به زندگی و آرزوهایمان منتهی میشود، بهراحتی با بیارادگی و ناامیدی محو میشوند.
هوش مصنوعی: این بیت به این نکته اشاره دارد که همواره تا زمانی که وزن شعری خاصی وجود دارد، میتوان آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کرد. به عبارت دیگر، اصول و قواعد مشخصی در شعر وجود دارد که قابل تجزیه و تحلیل هستند.
هوش مصنوعی: در طول سالهای مکرر، نوروز که جشن آغاز سال جدید است، به نوعی همزمان با عید قربانی شده و این دو مناسبت باعث همدلی و اتحاد مردم گردیده است.
هوش مصنوعی: سعادت مانند یک دستیار در خانههای امن و سلامت، و نگهبان آن در مراحل زندگی است.
هوش مصنوعی: جهان پر از تندی و آشفتگی است و مانند درختی که از سنگینی میوهاش خم شده، بر پای خود ایستاده است. این وضعیت به دلیل ماهیت و طبیعت اوست و مانند صبری کامل است.
هوش مصنوعی: با نام او... بوالفرج را در این مقام و مرتبهای که در آن قرار دارد، تحسین و ستایش میکنم.
هوش مصنوعی: در هر شرایطی، به همراه او زیبایی وجود دارد و نوشتههایش همواره مورد تایید است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
الا یا خیمگی! خیمه فروهل
که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
تبیره زن بزد طبل نخستین
شتربانان همیبندند محمل
نماز شام نزدیکست و امشب
[...]
وگر نه کرده بودی چرخ مایل
بدین سان لختکی میل معدل
حرامم بی ته بی آلاله و گل
حرامم بی ته بی آواز بلبل
حرامم بی اگر بی ته نشینم
کشم در پای گلبن ساغر مل
به علم فلسفه چندین چه نازی
که باشد فلسفی دایم معطل
هزاران گونه مشکل بیش بینم
در آن زلفین مفتول مسلسل
ارکب حل شکل کل یوم
[...]
و امرک لو خصصت به الثریا
لقابلة بطوع و امتثال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.