شمارهٔ ۳۲ - در مدح سپهسالار بوحلیم زریر شیبانی سپهسالار سلطان مسعود بن سلطان ابراهیم
ز کسب جاه پدر شاد باد و برخوردار
زریر نجم سپه پروری سپهسالار
عزیز نامی و اصلی که شاخ نسبت او
به جای میوه و گل عز و رفعت آرد بار
سپهر همت او را به اوج برده علم
زمانه حشمت او را بر آب کرده نگار
گه مظالم او حق بلند و باطل پست
بر صلابت او دین عزیز و دنیا خوار
ز گنج او شره و آز فانی او باقی
ز بخت او شغب و فتنه خفته او بیدار
کند به خشم همه عنف ذاتش الا ظلم
کشد به حلم همه رنج عرضش الاعار
ازو لطیف تر اندر عیار چیست بگو
از او شجاع تر اندر مصاف کیست بیار
ببخشد و ننهد منت و نخواهد شکر
بکوشد و ندهد مهلت و نپیچد کار
صهیل تازی کوشای او به قلعه نای
حنین بختی دوشای او به قلعه نار
هنوز رایت منصور او به ظاهر هند
رسید هیبت شمشیر او به دریا بار
ز اصل مولد او طالعی نگاشته یافت
منجمی و فروشد به غور آن هشیار
چه گفت گفت که این شرزه شیر زود نه دیر
به نعل باره بکوبد زمین سکندروار
نه منهال جهد دونه صدومه دینال
نه با سلیق جهد زو نه به شکر و مه بار
فرا شود بسراندیب و رای زرین را
به میخ سیمین دوزد چو نقش بر دیوار
به حرب بار ملک تازد و به نیزه فتح
ز اسک بار برآرد به قهر . . .
یکی خرامد و از فتح زود پیل آرد
چه پیل کرگدن پیل گیر شیر شکار
به پشت عرش سلیمان به سینه هیکل دیو
به گوش قالب صرصر به چشم روژان نار
به کوشش اندر خرطوم او پلنگ افکن
به جوشش اندر حلقوم او نهنگ اوبار
سلاح نصرت و دندانشان فساد صلاح
حصار دولت و بالایشان مترس حصار
نهال فال منجم درخت طوبی گشت
به آب تربیت شهریار گیتی دار
نظام دولت مسعودیان ملک مسعود
که اختیار خدای ست و افتخار تبار
صدای دولت عالی ز کوس او اکنون
به شرق و غرب رساند برید لیل و نهار
اگر مخالف ملکش فرو خزد به زمین
برآرد او را اطراف بسته چون کفتار
کراست از همه شاهان و خسروان جهان
چنین سپهبد رزم آزمای نیزه گذار
روان رستم دستان بسود نتواند
غبار حلقه آورد او گه پیکار
چو نقره خنگ برانگیزد و به خصم رسد
چه یک سوار زره دار خصم او چه هزار
به تیر تلخ کند چشمه مسام زره
به تیغ شور نهد مهره قفای سوار
بزرگ طبعا گردن کشا خداوندا
توئی که فضل تو عام است بر صغار و کبار
توئی که بی تو عطارانه اصل هست و نه فرع
توئی که بی تو سخارانه پود هست و نه تار
خطیب رحم تو گوید دعای مستغفر
طبیب مهر تو داند دوای استغفار
به عون کس نشود بنده تو مستظهر
اگر به عون تو او را نباشد استظهار
همیشه تا به زمین گونه گونه باشد گل
همیشه تا به زمین تیز تیز گردد خار
منش به عیش فرست و هوا به لذت دان
روان به رامش پیوند و دل به لهو سپار
جهان گشای و بر او داغ کامرانی نه
زمین نورد و در او تخم نیکنامی کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش شخصیت برجسته و قدرتمندی به نام زریر نجم سپهسالار پرداخته است. او از نظر شخصیت و رفتار نسبت به دیگران بینظیر است و در عین حال از فضایل بسیاری برخوردار است. شاعر به اوج همت و علم این شخصیت اشاره میکند و بر حق و باطل در زمان او تاکید میورزد. زریر به عنوان یک سپهسالار، شجاعت، حلم و کرامت را در خود دارد و بدون هیچ شکری، به دیگران کمک میکند.
شعر به اوج فخر و عظمت زریر و تأثیر او بر دولت و ملت نیز اشاره میکند. صفاتش از جمله قدرت در جنگ و دلسوزی برای مردم او را به شخصیتی ماندگار تبدیل کرده است. در نهایت، شاعر از خداوند درخواست میکند که او را یاری کند و دعاهایی برای برقراری آرامش و خوشبختی در جهان دارد.
هوش مصنوعی: از مقام و جایگاه پدر خوشحال و بهرهمند باش، مانند ستارهای درخشان که فرزند سپهسالار بود.
هوش مصنوعی: تو نامی عزیز و گرانقدر هستی که به جای میوه و گل، مقام و بلندای نسبت را به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: آسمان تلاش و اراده او را به اوج قلهها رسانده و علم روزگار، اعتبار و عظمت او را بر آب انداخته است.
هوش مصنوعی: هر بار که ستمهای او را میبینیم، حق و باطل در مقابل او به وضوح مشخص میشوند؛ در حالی که دین به خاطر استحکام او محترم است و دنیا در برابر او بیارزش میشود.
هوش مصنوعی: از گنج و ثروت او، زخم و دردهای فانی به ارث رسیده، اما بخشش و نیکی او همیشه باقی خواهد ماند. از سرنوشتش، شور و هیجان خوابیدهای به وجود آمده که همچنان برانگیخته و فعال است.
هوش مصنوعی: او به شدت از ظلم و ستم بیزار است و این خشم را در برابر ظلم دیگران بروز میدهد. اما در عوض، با صبر و بردباری به مشکلات و رنجهای خود پاسخ میدهد و به آرامی با آنها کنار میآید.
هوش مصنوعی: بگو کدام چیز از او نازکتر و لطیفتر است و آیا میتوان کسی را پیدا کرد که در میدان جنگ از او دلیرتر باشد؟
هوش مصنوعی: ببخشد و طلبکار نباشد، شکرگزاری نکند. تلاش کند و مهلت ندهد و کار را پیچیده نکند.
هوش مصنوعی: گودال چهارپای تندرو و قدرتمند او به دژ نای حنین و بختیاری او به دژ نار اشاره دارد و به تصویر کشیدن قدرت و شجاعت آن است.
هوش مصنوعی: هنوز پرچم منصور به ظاهری به هند رسیده است و تماشای قدرت شمشیر او به اندازهای است که دریا را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: از اصل و ریشهاش، آیندهاش به وسیله منجمی نوشته شده است و آن فرد باهوش این پیشبینی را عمیقاً بررسی میکند.
هوش مصنوعی: زودتر از آنکه فکرش را بکنی، این شیر قوی و پرشر و شور به زمین خواهد کوبید.
هوش مصنوعی: در این بیت، به این نکته اشاره شده است که نه تلاش و کوشش زیادی برای به دست آوردن چیزی مورد نظر است و نه از روی سلیقه یا انتخاب شخصی، بلکه موضوع به نوعی فراتر از اینهاست. در واقع، نه تنها زحمات ما تأثیری ندارد و نه بهطور ساده، جنبههای دیگر مانند شکر و زیبایی در این جریان اهمیت دارند. به عبارتی، برخی از مسائل و اهداف در زندگی به سادگی قابل دسترسی نیستند و تلاش و سلیقه به تنهایی کافی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: به زودی نقشی زیبا و باارزش بر روی دیوار به وجود خواهد آمد، مانند اینکه سیمی نقرهای نقشی را بر روی دیوارثبت کند.
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، قدرت و سلطنت را به دست میآورد و با چاشنی پیروزی، بر دشمنانی که در دفاع خود تلاش میکنند، غلبه میکند.
هوش مصنوعی: کسی با آرامش و اطمینان پیش میرود، در حالی که مانند فیل غولپیکر احساس قدرت و پیروزی دارد. این فرد، مانند شیر در حال شکار، از قدرت خود به خوبی آگاه است و با اعتماد به نفس به سمت هدفش حرکت میکند.
هوش مصنوعی: در بالای عرش سلیمان، در دل هیکل دیو، در گوش باد تند و در چشمان آتشین روژان.
هوش مصنوعی: با تلاش خود، او همانند پلنگ در حال شکار است و در عمق خود، قدرت و انرژی بزرگی مثل نهنگ را در خود جای داده است.
هوش مصنوعی: سلاح پیروزی و دندانهای آنها باعث از هم پاشیدگی امنیت و استحکام دولت میشود و استوار شدن آنها به عنوان یک مانع عمل میکند.
هوش مصنوعی: درخت طوبی که نمادی از رشد و سعادت است، به دلیل کاشتی که با مراقبت و تربیت خوب صورت گرفته، به وجود آمده است. این درخت از نهالی که به دست منجم که به فال و آینده نگاه میکند، رشد کرده و نشاندهنده تأثیرات مثبت تربیت صحیح بر زندگی و سرنوشت است.
هوش مصنوعی: دولت مسعودیان، کشوری است که تحت سرپرستی خدا قرار دارد و به خاطر تبار و نژاد خود به خود میبالد و افتخار میکند.
هوش مصنوعی: صدای حاکمیت و قدرت او اکنون به شرق و غرب رسیده و در طول شب و روز منتشر شده است.
هوش مصنوعی: اگر دشمن در سرزمین او به دام بیفتد، او را همچون کفتار که به شکار میرود، محاصره و گرفتار میکند.
هوش مصنوعی: کیست که در میان تمام پادشاهان و سرداران جهان، شخصیتی اینچنین دلیر و جنگآزما باشد که همچون فرمانده ای توانمند، در میدان نبرد با نیزهاش به جنگ برود؟
هوش مصنوعی: رستم و دستان نمیتوانند از غبار ناامیدی در میدان جنگ فرار کنند.
هوش مصنوعی: وقتی که نقرهای خنگ به دشمن میرسد، فرقی نمیکند که یک سوار تمام زرهپوش باشد یا هزاران نفر دیگر؛ چیستیِ وجود نقره، استحکام و قدرت را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک صحنه نبرد میپردازد و به تأثیر سلاحها و مبارزه بر روی سرنوشت افراد اشاره دارد. در این تصویر، تیرهای زهرآلود و مرگبار به زرههای جنگجویان آسیب میزنند و در نتیجه، احساسات و تبعات ناشی از نبرد بر روی آنها اثر میگذارد. سواران در این میدان نبرد با خطرات و چالشهای زیادی روبهرو هستند که نشاندهنده شدت و سختی شرایط جنگی است.
هوش مصنوعی: ای خداوندا، تو که فضل و رحمتت به همه انسانها، چه بزرگ و چه کوچک، میرسد و به طور طبیعی بر کسانی که خود را بزرگمنش میدانند، تاثیرگذار است.
هوش مصنوعی: تو هستی که بدون تو، معنای اصلی و اساسی وجود ندارد و همه چیز فرعی است. تو هستی که بدون تو، پود زندگی و زنده بودن وجود ندارد و تنها تارهای بیمعنا باقی میمانند.
هوش مصنوعی: سخنران با رحمت تو دعا میکند و پزشک عشق تو میداند که درمان استغفار چیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی به یاری تو نیاید، تو نمیتوانی به او تکیه کنی، چون او تنها به کمک تو نیاز دارد و بدون حمایت تو ناتوان است.
هوش مصنوعی: همیشه که زمین پر از گلهای زیبا میشود، خارها هم به تند و تیز شدن خود ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: خودت را به خوشیها و لذتها مشغول کن، درونیاتت را به شادابی و نشاط وصل کن و قلبت را به خوشیها بسپار.
هوش مصنوعی: با تلاش و تلاش در این دنیا، نشان موفقیت و خوشنامی به جای میگذارید، نه اینکه صرفاً به دنبال فتح و پیروزی بر زمین باشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.