هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عمق غم خود سخن میگوید و به زیبایی طبیعت اشاره میکند. او بیان میکند که با هر بغض و اشک، حسی که در دل پنهان داشت، به صورت گلهای زیبا در چهرهاش آشکار میشود. اشکهای او به نوعی با دیگران سخن میگویند و احساساتش را به نمایش میگذارند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عمق غم خود سخن میگوید و به زیبایی طبیعت اشاره میکند. او بیان میکند که با هر بغض و اشک، حسی که در دل پنهان داشت، به صورت گلهای زیبا در چهرهاش آشکار میشود. اشکهای او به نوعی با دیگران سخن میگویند و احساساتش را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر غم تو، به هر سنگ قیمتی که نگاه میکنم، هزار گل از راز دلم شکوفا میشوند.
هوش مصنوعی: راحتم، که دل من یک راز عمیق دارد که آن را به کسی نمیگویم، اما اشکم به طور غیرمستقیم این راز را با دیگران در میان میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سِرّ سخن دوست نمییارم گفت
دُرّیست گرانبها نمییارم سفت
ترسم که به خواب دَرْبگویم به کسی
شبهاست کزین بیم نمییارم خفت
ای رای تو با ضمیر گردون شد جفت
پیدا بر تو هر چه فلک راست نهفت
مدح چو تویی چو من رهی داند گفت
الماس خرد در سخن داند سفت
تا من بودم بود مرا دولت جفت
وین دولت بیدارم یک روز نخفت
بد گوی مرا طعنه چه بتواند گفت
الماس بابریشم که تواند سفت
گر شیر شود عدو چه پیدا چه نهفت
با شیر به شمشیر سخن باید گفت
آنرا که به گور خفت باید بیجفت
با جفت بخان خویش نتواند خفت
ای آمده از عالم روحانی تفت
حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
مِی نوش، ندانی ز کجا آمدهای
خوش باش، ندانی به کجا خواهی رفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.