هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به توصیف شاهی میپردازد که در روز جنگ با دلیری و شجاعت در میدان نبرد حاضر میشود. او زره زرین خود را در تیر پیکان مینهد تا اگر کشته شد، از آن برای کفن کردن خود استفاده کنند و همچنین برای درمان مجروحان از آن بهرهبرداری شود. این ابیات بیانگر فداکاری و ایثار شاه در میدان نبرد است.
همیرضا در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۲۵ نوشته:
استاد میلاد عظیمی در نوشتهای در کانال تلگرامشان (اینجا) این حکایت را از کتاب «آداب الحرب و الشجاعة» (از محمد بن منصور بن سعید ملقب به مبارکشاه که در نیمهٔ اول قرن هفتم هجری به نام سلطان شمسالدین ایلتتمش پادشاه هندوستان نوشته شده) نقل کردهاند:
«سلطان مودود به تیر جنگ کردی و پیکان مودودی بدو منسوبست و پیش از او نبوده است و این پیکان را بفرمود از زر کردند تا هر که بدان کشته شود کفن و جهاز او از آن سازند و هر که خسته شود علاج او از آن کنند. چنانکه شاعر نظم کرده است: سلطان زمانه شاه مودود آنک از بهر عدو ز زر کند پیکان
تا کشتهٔ او ازان کفن یابد تاخستهٔ او ازان کند درمان»
ایشان احتمال دادهاند این شعر نه از رودکی و از شاعری معاصر سلطان مودود غزنوی باشد (دلیل ایشان برای این احتمال، اصل دانستن نقل شعر در این حکایت به نام سلطان غزنوی و تقدم این کتاب بر منابعی است که این شعر را به نام رودکی آوردهاند). خواندن کل این نوشته که موضوع آن سابقهٔ اشاره به وجود پیکانهای طلایی در شعر فارسی است به علاقمندان توصیه میشود.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به توصیف شاهی میپردازد که در روز جنگ با دلیری و شجاعت در میدان نبرد حاضر میشود. او زره زرین خود را در تیر پیکان مینهد تا اگر کشته شد، از آن برای کفن کردن خود استفاده کنند و همچنین برای درمان مجروحان از آن بهرهبرداری شود. این ابیات بیانگر فداکاری و ایثار شاه در میدان نبرد است.
هوش مصنوعی: شاهی که در روز جنگ، زرهای از طلا بر تن میکند و تیر را به نشانه میکوبد.
هوش مصنوعی: برای اینکه عشق او به زندگیام پایان دهد تا اینکه زخمهای من را آرامش بخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یارم به سفر شد ای مسلمانان
دل همره او و همره دل جان
ای رفته و برده جان و دل باز آی
از بهر خدای تا کی این هجران
با وصل رهی یکی زمان بنشین
[...]
بنگر به صبوح مجلس سلطان
خرم شده همچو باغ در نیسان
اقبال ندیم و بخت خدمتگر
توفیق رفیق و چرخ سعد افشان
سلطانِ معظمِ و ندیمانش
[...]
ایا در حکم تو کرده جهانبان
جهان چندان که هست آباد و ویران
وزیر شرق و غرب و صدر اسلام
پناه ملک و دین و پشت ایمان
تو را آن پیرهن پوشید دولت
[...]
ای بسا کس که دینش ویران است
ور چه کرده است خانه آبادان
شادمانم از آنکه هست مرا
دین آباد و خانه ویران
ای عشق تو داده بر جهان فرمان
درد تو گوارنده تر از درمان
پروانه ی خرمن غمت گردون
پروانه ی شمع عارضت دوران
در سایه زلف و نور رخسارت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.