غمزه خونریز و عشوه در پی جان
چون توان برد دین ودل ز میان
چند از حسرت سراپایت
بیسر و پا شویم و بی دل و جان
چند گیرم ز غم به دندان دست
آه از دست آن لب و دندان
سرو آزاد جان از ین غم داد
که گرفتار توست پیر و جوان
آنچنان شد غمش گریبان گیر
که گریبٰان ندانم از دامان
روز وصل تو میروم از هوش
شب مهتاب، وای بر کتّان
دوست هر چند دشمن است با ما
ما بدو دوستیم از دل و جان
نکند در دلت اثر آهم
چکند باد با دل سندان
کاش درد دلم فزون نکنی
چون به دردم نمیشوی درمان
گر به عهدت زبون شویم چه باک
سد اسکندریم در پیمان
سر شوریدهٔ رضی است مگر
که چو گوئی فتاده در میدان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل دربارهٔ عشق و عواطف پیچیدهای است که شاعر نسبت به معشوق خود دارد. غم و درد ناشی از عشق، او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. شاعر از حسرت و آرزوی وصال معشوق میگوید و به حال غمزده خود اشاره میکند. عشقش شدید و عمیق است، حتی اگر معشوق دشمنی کند، او همچنان به او محبت میورزد. در نهایت، شاعر از درد و رنجش شکایت میکند و به سادگی از احساساتش پرده برمیدارد. این شعر نشاندهندهٔ تنشهای درونی و عاطفی ناشی از عشق است.
هوش مصنوعی: نگاهی فریبنده و زیبایی که جانی را تهدید میکند، چگونه میتوان از این خطر بزرگ و از دست دادن دین و دل جلوگیری کرد؟
هوش مصنوعی: چند بار باید به خاطر حسرت و اندوه به خود بپیچیم و بیاحساس و بدون جان به زندگی ادامه دهیم؟
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که دارم، نمیتوانم بر دندانهام چنگ اندازم؛ آه از آن لبها و دندانها که چه زیبا هستند.
هوش مصنوعی: سرو زیبا از این اندوه رهایی یافت که همه، چه جوان و چه پیر، در دام عشق تو گرفتارند.
هوش مصنوعی: غم او به حدی عمیق و شدید شده که دیگر نمیتوانم تفاوتی میان گریبان و دامان قائل شوم.
هوش مصنوعی: در روزی که به وصالت میرسیم، از شدت خوشحالی و شوق، خود را گم میکنم و در شب روشن مهتاب، حالتی شگفتانگیز و عجیبی به دست میآورم که به آن حالت افتخار میکنم.
هوش مصنوعی: هرچند که دوست ما به دشمنی با ما برمیخیزد، اما ما با تمام وجود به او دوستی میورزیم.
هوش مصنوعی: شاید نفست به خاطر اندوه من تحت تأثیر قرار بگیرد، مانند بادی که به یک سندان میوزد و آن را تحت فشار قرار میدهد.
هوش مصنوعی: کاش که از درد دل من بیشتر نکاهی، چون تو که نمیتوانی دردی از من درمان کنی.
هوش مصنوعی: اگر در وفای به عهد ضعیف شویم، نگران نباشیم، که ما همچون سدی محکم در مقابل اسکندر هستیم.
هوش مصنوعی: شاید سر شوریدهٔ رضی ناشی از حالتی است که او در میدان به آن دچار شده است. این بیان از حالتی گویای حیات در میدان و شور و شوقی ناشی از آن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاد کن: زیرت اندرون تن شوی
تو برو خوار خوابنیده، ستان
جعد مویانت جعد کنده همی
ببریده برون تو پستان
پیر فرتوت گشته بودم سخت
[...]
آمد ای شاه دوش ناگاهان
فیلسوفی به نزد من مهمان
پاک چون رای تو زدوده سخن
تیز چون تیغ تو گشاده زبان
گفت با من ز هر دری و شنید
[...]
جاودان شاد باد شاه جهان
دولت او قوی و بخت جوان
تندرستیش باد و روزبهی
کامکاری و قدرت و امکان
همچو دلها بدو فروخته باد
[...]
امهات و نبات با حیوان
بیخ و شاخند و بارشان انسان
بار مانند تخم خویش بود
سر بیابی چو یافتی پایان
چون سخنگوی بود آخر کار
[...]
ای ببالا بلای آزادان
آرزوی دلی و رنج روان
تنم از عشق تو نوان و نزار
دلم از رنج تو نژند و نوان
آرزوی جوان و پیری تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.