چون دم از سودای جانان میزنم
آتش اندر آب حیوان میزنم
شور لیلی طاقتم را طاق کرد
همچو مجنون بر بیابان میزنم
جرعهٔ دردی بصد خون جگر
میکنم پیدا و پنهان میزنم
میکشم آهی بیاد لعل او
آتش اندر آب حیوان میزنم
گرچه مستم راه مسجد میروم
گرچه گبرم لاف ایمان میزنم
بینیٰازم دار و معذورم اگر
خنده بر ناز طبیبان میزنم
عشقم اسباب بزرگی کرده ساز
تکیه بر جای بزرگان میزنم
داغ را هم داغ مرهم مینهم
زخم را هم زخم بر جان میزنم
گریه بر تاج فریدون میکنم
خنده بر تخت سلیمان میزنم
بر سر دریای خون جولان زنم
بی تو گر مژگان به مژگان میزنم
پادشاه وقت خویشم چون رضی
مهر طغرا را انالان میزنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شور و هیجان شدید شاعر نسبت به محبوبش است. شاعر بیان میکند که عشقش او را به آتش و آب میسوزاند و با وجود مشکلات و دردها، همچنان به عشق و آرزوی محبوبش پایبند است. او از حالت مستی و بینیازیاش صحبت میکند و به شجاعتش در مواجهه با زندگی و موانع اشاره دارد. شاعر همچنین به احساساتی چون غم و شادی، و تضادهای وجودی در عشق میپردازد و نشان میدهد که حتی در درد و رنج، عشق او را به جلو میراند. در نهایت، او خود را در مقام یک پادشاه میبیند که به خاطر عشق و شجاعتش، برتری و جایگاه خاصی دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که از عشق محبوبم صحبت میکنم، آتش را در آب موجود در زندگیام ایجاد میکنم.
هوش مصنوعی: شور و شوق لیلی سبب شد تا تحملم تمام شود و مانند مجنون در صحرا پرسه میزنم.
هوش مصنوعی: من از درد خود به شکلهای مختلف سخن میگویم و آن را نشان میدهم، در حالی که هم عیان است و هم در خفا.
هوش مصنوعی: من از فقدان زیبایی او آهی میزنم که حتی در آبی که وجود دارد، آتش به پا میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه مست و خوابآلود به سوی مسجد میروم، و با اینکه غیرمسلمانم، باز هم ادعای ایمان و باور میکنم.
هوش مصنوعی: من به هیچکس نیازی ندارم و اگر به خاطر زیباییهای بدن پزشکان میخندم، از روی معذوریت است.
هوش مصنوعی: عشق من باعث شده است که به مقام و جایگاه بلندی دست پیدا کنم و حالا با اعتماد به نفس در کنار بزرگترها مینوازم.
هوش مصنوعی: من درد و عذاب را تحمل میکنم و حتی به زخمهایم مرهم میزنم، اما همچنان زخمهای جدیدی به جان میزنم.
هوش مصنوعی: من بر سرنوشت و زوال قدرت فریدون غمگینم و بر ثروت و عظمت سلیمان، با شادی و سرور برخورد میکنم.
هوش مصنوعی: بدون تو بر دل دریا پرچم برافراشته میکنم، حتی اگر اشکم بر روی گونههایم بریزد.
هوش مصنوعی: من پادشاه زمان خودم و به مانند رضی، نشان از قدرت و سلطنت را با افتخار بر پیشانی میزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من که حلقه بر در جان میزنم
رب هب لی چون سلیمان میزنم
باز گلبانگ پریشان میزنم
آتشی در عندلیبان میزنم
حجله گل بهر من بستند و من
سر به دیوار گلستان میزنم
در بن هر خار خنجر میخورم
[...]
باز حرف از ناز خوبان می زنم
طعنه ها بر کفر و ایمان می زنم
همچو زلف از مصحف روی بتان
بعد از این فال پریشان می زنم
می کنم جان را بر آن لب پیشکش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.