گنجور

 
رضی‌الدین آرتیمانی

وصالش دمی گر شود حاصلم

چو نو دولتان بر نتابد دلم

که دارد حریفان نشانم دهید

طلسمی که بگشاید این مشکلم

نه آتش قبولم نمود و نه خاک

چه کردند یا رب در آب و گلم

رضی سان چه باک ار ندارم خرد

که من در جنون مرشد کاملم