شوری نهچنان گرفت ما را
کز دست توان گرفت ما را
ما هیچ گرفتهایم از او
او هیچ از آن گرفت ما را
هر گه بتو عرض حال کردیم
در حال زبان گرفت ما را
درد دل ما نمیکنی گوش
درد دل از آن گرفت ما را
هشدار که صرصر اجل هان
چون باد خزان گرفت ما را
مردیم و ز کس وفا ندیدیم
دل از همه زان گرفت ما را
هر دوست که در جهان گرفتیم
دشمن به از آن گرفت ما را
هر چند که راستیم چون تیر
او همچو کمان گرفت ما را
گفتیم که بشکنیم توبه
ماه رمضان گرفت ما را
یا رب به زبان چه رانده بودیم
کاتش به زبان گرفت ما را
دیدیم جهان به جز طرب نیست
ز آن دل ز جهان گرفت ما را
پا از سر ما نمیکشد غم
گوئی به ضمان گرفت ما را
بس حرف که بر رضی گرفتیم
بعضی سخنان گرفت ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای انسانی شاعر پرداخته و به نوعی از ناامیدی و رنج ناشی از روابط انسانی صحبت میکند. شاعر از شوری بیپایان درون خود میگوید که نتوانسته آن را از بین ببرد و در پی آن هیچ چیز از زندگی و اطرافش را نتوانسته به دست آورد. او در هر بار که خواسته ابراز حال کند، احساس کرده که دردی بر دویدش بار شده و دیگران به او گوش نمیدهند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در عالم دوستی و دشمنی، وفا و حقی وجود ندارد و در زندگی فقط غم و اندوه را تجربه کرده است. او همچنین به پیوندی میان توبه و فراموشی اشاره میکند و یادآور میشود که گرچه به دنبال شادی و سرور است، اما غم دائماً او را در بر گرفته است.
هوش مصنوعی: ما را شور و هیجانی فراگرفته که هیچ کس نمیتواند ما را از آن خارج کند.
هوش مصنوعی: ما هیچ چیزی از او نگرفتهایم و او نیز هیچ چیزی از ما نگرفته است.
هوش مصنوعی: هر بار که ما برای تو حرف زدیم و حالمان را برایت بیان کردیم، به نوعی باعث شدی که زبانمان بند بیافتد و نتوانیم خوب صحبت کنیم.
هوش مصنوعی: شما به ما گوش نمیدهید و درد و رنجهای ما را نمیشنوید، در حالی که این بیتوجهی باعث دردی برای ما شده است.
هوش مصنوعی: هشدار که مرگ مانند بادی سرد و وحشتناک به سراغ ما آمده است، همانند وزش باد در فصل پاییز.
هوش مصنوعی: ما در زندگی خود از کسی وفا و صداقت ندیدیم و به همین خاطر دلمان از همه چیز و همه کس آزرده شده است.
هوش مصنوعی: هر دوستی که در زندگی به دست آوردیم، نسبت به دوستی که ممکن است به دست آوریم، بهتر از دشمنی است که به ما آسیب میزند.
هوش مصنوعی: هرچند ما راست کرداریم، اما او مانند کمانی که تیر را به سمت خود میکشد، ما را در چنگال خود قرار داد.
هوش مصنوعی: ما تصمیم گرفتیم که توبهامان را بشکنیم، اما ماه رمضان ما را به خود مشغول کرد و نتوانستیم.
هوش مصنوعی: خداوندا، چه سخنی گفته بودیم که باعث شد زبانمان موجب آتشسوزی ما شود.
هوش مصنوعی: جهان را جز شادی و خوشی نمیبینیم و از آنجا که دل ما از این دنیا بریده است، ما را رها کرده است.
هوش مصنوعی: غم به قدری بر ما چیره شده که حتی نمیتواند ما را رها کند، انگار ما را بهنوعی در گرو خودش گرفته است.
هوش مصنوعی: ما حرفهای زیادی دربارهٔ رضی زدیم، ولی برخی از این سخنان تأثیر عمیقی بر ما گذاشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
عشق از پی جان گرفت ما را
خلقی به زبان گرفت ما را
خرسند به عافیت نبودیم
اینک حق آن گرفت ما را
سرو قد او به ناز و فتنه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.