راز دل نهفته بودم
با کسی نگفته بودم
ماه من کجا شنیدی
قصه اشک و آه من
مگر آن که خواندی امشب
عشق خود از نگاه من
راز دل نهفته بودم
با کسی نگفته بودم
آتشین نگاه تو، زند به دل شراره ها
سوزم از شرار غم، چو آتشین ستاره ها
بیا که چون می، چاره سازی
ماه و مهری، عشق و نازی
پنهان کنم،اما دلت گشته آگه از ماجرای من
لب بسته ام اما بخوان شکوه های من از نوای من
خاموش و روشن بود پیش عالمی ماجرای من
ولی پیدا بود از نوای من من شکوه های من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.