امیر گنه: چارده دُوستهْ سالْ خجیره
دوستِ سینهمالْ، وارنگِ کال خجیره
کومِ دلْ رَسیینْ به وصالْ خجیره
خراجِ دَنی، یکْ مویِ خالْ خجیره
به بُوسه کاری، دوستِ سو آل خجیره
سر و جان عاشق، به دمّال خجیره
مینایِ خْش و اُویِ زلال خجیره
دوستِ ذوق و شوق، سینهی چالْ خجیره
حوضِ کوثرِ اُویِ زلال خجیره
ساز، کمونچه و آهنگِ هالْ (حال) خجیره
تار و تنبور و زلفِ دمّال خجیره
خوبونْره همین، دولت، کمالْ خجیره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: یار چهارده ساله نیکوست / در جایگاه سینهی دوست، بادرنگ تازه (ناپخته) نیکوست
با کام دل به وصال رسیدن نیکوست / یک تار موی دوست برای مالیات جهان نیکوست
برای بوسهکاری، پیشانی دوست نیکوست / و بهدنبال آن سر و جان عاشق را بوسیدن نیکوست
مینای خوش و آب زلال نیکوست / ذوق و شوق (رفتار دلنشین) دوست و… نیکوست
آب زلال حوض کوثر (بهشت) نیکوست / از سازها، کمانچه و آهنگ آرامبخش نیکوست
تار و تنبور و دنبالهی گیسو (زلف) یار نیکوست / خوبان را همین کمال دولت، نیکوست
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.