امیر گنه: لَمالَمْ بدیمه لٰارره
سی خیمه و خرگاه دیمه سبزهزارره
به سَیر وُ گشتْ همه دشتی شکاره
شهْ سَرْ ره پایینْ دینگو نوینّهْ ماره
یکی نیه مه دلْ، دنیه، چهاره
یکی به دماوند و یکی به لاره
یکی به سرِ کَمرْ، گوشهای داره
یکی به گردنِ جانونْ، دُرّ بسیاره
سنگه دلْ، تره پاره بوینمْ پاره
ترهْ ناکَسِ مهرِوَرزی چی کاره؟
هرجا دْ کَسْ نیشته، مه غیبتِ کاره
بَدْنومی منه جُومه بَویّهْ پاره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: منطقهی لار را انباشته دیدم / به سبزهزار آن، خیمه و خرگاه بسیار دیدم
در سیر و گشت همه جا شکار دشتی دیدم / یکی سرش را پایین افکند تتا ما را نبیند
دل من یکی و دو تا نیست بلکه چهار تا است / یکی در دماوند و یکی در لار است
یکی در سر کمرکش کوه، گوشهای در اختیار دارد / یکی در گردن جانان که دُرّ بسیار دارد [قرار دارد]
ای دل سنگ شده، تو را پاره پاره ببینم / تو را با مهرورزی به ناکس چه کار است؟
هر جا که دو نفر نشستهاند، از من غیبت میکنند / جامهی من به بدنامی پاره شده است
هوش مصنوعی: اگر دوستی را ترک کنم، نشانهای از آن دوست نخواهد بود و در دشت و دمن، همه جا سبز و شاداب است.
هوش مصنوعی: در دشتها و زمینهای وسیع، پر از زیباییها و تازگیها، من در حال قدمزنی هستم و به دنبال نشانههای جدید و جذاب زندگی میگردم.
هوش مصنوعی: شخصی در دلش احساس میکند که در دنیا چهار طرف وجود دارد، یکی در دماوند و دیگری در لار.
هوش مصنوعی: یکی در گوشهای از کمرش نگاهی دارد و دیگری در گردن جانش، جواهرات فراوانی دارد.
هوش مصنوعی: دل من مثل سنگ سخت است و وقتی به ترهی پاره شده نگاه میکنم، میبینم که هیچ کس در مهر و محبت نقشی ندارد.
هوش مصنوعی: هر جا که شخصی نشسته، من هم غیبت نمیکنم و بدیای در کارش نمیزنم و نمیخواهم او را بیاحترامی کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.