باز به تنها چنین عزم کجا کردهای؟
وعدهٔ وصل که بود اینکه وفا کردهای؟
سخت به جوش اندری، تا چه هوس میپزی؟
بس به هوس میروی، تا چه هوا کردهای؟
رفتی و ما همچنین بر سر یاری و مهر
گر چه تو یاری دگر بر سر ما کردهای
میل به ما میکنی، تا بخوری خون ما
خوردن خون سهل اگر میل بما کردهای
صید که از دام تو گشت رها، دیگرش
زود بگیری ولی خود چه رها کردهای؟
چشم تو تیری فگند، گفت: خطا شد دریغ!
تیر تو در دل نشست، گو که: خطا کردهای
کی سخنی گفتهای با دلم از زیر لب؟
یا به مثل پرسشی از سر پا کردهای؟
کرده زبان بارها با من مسکین گرو
پس دگری را ز لب کامروا کردهای
چون همه را دادهای خلعت وصل، ای پسر
پیرهن اوحدی از چه قبا کردهای؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم به سزا دادهای دل به نوا کردهای
از تو پذیرفتهام هرچه عطا کردهای
جز گل و برگ رضا حاصل تسلیم نیست
بیخ ستم کندهای قطع جفا کردهای
نوبت شادی زدیم بندگی از ما نرفت
[...]
آه که امشب چهها با دل ما کردهای
بر در مستی زده باز چهها کردهای
دوخته بودم به صبر چاک دل خویش را
پیرهن طاقتم باز قبا کردهای
هرچه دلت رو به اوست قبلهٔ آمال اوست
[...]
تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای
این روش تازه را تازه بنا کردهای
راه نجات مرا از همه سو بستهای
قطع امید مرا از همه جا کردهای
دوش ز دست رقیب ساغر می خوردهای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.