گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اوحدی

مرا از بخت اگر کاری برآید

به وصل روی دلداری برآید

ولیکن دور گردون خود نخواهد

که کام یاری از یاری برآید

اگر خوبان گیتی را کنی جمع

به نام من ستمگاری برآید

و گر من طالب اندوه گردم

ز هر سویش طلبکاری برآید

دل من گر بکارد دانهٔ غم

ازان یک دانه انباری برآید

ز دلتنگی اگر رمزی بگویم

ازان تنگی به خرواری برآید

گلی را گر برون ارم ز خاری

ز هر برگش سر خاری برآید

ز زلف یار اگر مویی بجویم

بهر مویش خریداری برآید

ز بهر تخت اگر شاهی نشانم

به نام اوحدی داری برآید