مسلمانان، سلامت به، چو بتوانید، من گفتم
دل بیچارگان از خود مرنجانید، من گفتم
به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن
ز گرد این و آن دامن برافشانید، من گفتم
درین بستان، که دل بستید، اگرتان دسترس باشد
برای خود درخت نیک بنشانید، من گفتم
به گردد حال ازین سامان که میبینید و این آیین
شما هم حالها برخود بگردانید، من گفتم
پی نام کسان رفتن به عیب انصاف چون باشد؟
نخستین نامهٔ خود را فرو خوانید، من گفتم
دل درماندگان خستن، خطا باشد، که هم در پی
شما نیز این چنین یک روز درمانید، من گفتم
حدیث اوحدی این بود و تدبیری که میداند
تمامست این قدر، باقی شما دانید، من گفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مسلمانان، سلامت به، چو بتوانید، من گفتم
دل بیچارگان از خود مرنجانید، من گفتم
به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن
ز گرد این و آن دامن بیفشانید، من گفتم
درین بستان که دل بستید اگرتان دسترس باشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.