اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۱۰۷ وا می شنوم زگفت از هر جا من کز عشق فلانی شده ام شیدا من برخیز و بیا و بی خصومت با من بنشین و نگر که این تو کردی با من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت نشاندهندهی حال و احوال عاشقی است که از شدت عشق و شیدایی خود به یکی از معشوقها صحبت میکند. او از معشوق میخواهد که بیتعارف و با آرامش نزد او بیاید و به او نگاه کند تا ببیند چه حسی را در او ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: من از هر جا که صحبت میشود، میفهمم که به خاطر عشق فلانی دیوانه شدهام.
هوش مصنوعی: بیدار شو و بیغضب نزد من بیا و بنشین. نگاه کن که چه بر من گذشت و این کار را تو با من کردی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشق من و دیوانه من و شیدا من
شهره من و افسانه من و رسوا من
کافر من و بت پرست من ترسا من
اینها من و صد بار بتر زینها من
نه با منی ار چه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو بینم تا من
در من نرسی تا نشوم یک پا من
کاندر ره عشق یا تو لنگی یا من
تا با خودی ارچه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو باشد تا من
در من نرسی تا نشوی یکتا من
اندر ره عشق یا تو گنجی یا من
تا با خودی از چه همنشینی با من
ای بس دوری که از تو باشد تا من
در من نرسی تا نشوی یکتایی
کاندر ره عشق یا تو گنجی یا من!
از رشک تو، کاغذین کنم پیراهن
تا سایهٔ تو نگرددت پیرامن
هر چند کنار من چو دریاست ز اشک
در شیوهٔ عشق تو، نیم تردامن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.