اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۲۱۷
تو صورت و معنی به حقیقت بشناس
تا از ره شک نمانی اندر وسواس
شک نیست که آن صورت معنی است ولیک
هم صورت خوش خوش است کالناس لباس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک چند بعزتم نمودی وسواس
سفتی جگر مرا بدرد الماس
من کشته و از توام نه مزد و نه سپاس
بیرحمی خویش را ازین گیر قیاس
عشق رخ سو کمانک نیم پلاس
برکرد دل پلاس پوشان وسواس
دارد ز پی نیم پلاسش نسناس
ابدال کلیسیای ترسایان پاس
پیروزشه ای خورده سپهر از تو هراس
هر ساعت و بس کرده زمینبوس و سپاس
زیرا که کنی به خنجر چون الماس
از هفت فلک به یک زمان چارده طاس
بیرون ز چهار عنصر و پنج حواس
از شش جهت و هفت خط و هشت اساس
سری است نهفته در میان خانهٔ جان
کان را نتوان یافت به تقلید و قیاس
الورد یقول بعد ما کنت اناس
قد صرت من العجب مهانا واداس
العجب دعوا فاعتبروا یا جلّاس
طیبوا و تواضعوا و خلّوا الوسواس
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.