اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۴۰
ای دل اگرت هنوز می باید ازو
باید که کشید هرچه می زاید ازو
عاشق شده ای وفا طلب می داری
دیوانَه ندانی که وفا ناید ازو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که اگر هنوز هم به کسی علاقهمند هستی، باید تمام احساساتی را که از آن شخص در دل داری، بپذیری. عاشق شدهای و انتظار وفا داری، اما باید بدانی که از عشق دیوانهوار، وفا و همراهی نمیتوان انتظار داشت. در واقع، در عشق احساسی غیرقابل پیشبینی و ناپایدار وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر هنوز به او نیاز داری، باید هر چیزی را که از او به دست میآید، بپذیری و بکشانی.
هوش مصنوعی: عاشق شدهای و انتظار وفاداری از او داری، اما دیوانهوار نمیدانی که وفا از او نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کو دست که بند بسته بگشاید ازو
یا همنفسی که دل برآساید ازو
امروز غمی با که توانی گفتن
تا صد غم دیگرت نیفزاید ازو
خالی،که لبت همی بباراید ازو
خالیست سیه که شمک میزاید ازو
صد تنگ شکر خورد ز پهلوی رخت
ترسم که دهان تو به تنگ آید ازو
نام تو که خامشی نمی شاید ازو
بر سینه در فتوح بگشاید ازو
تکرار همی کنم به آواز بلند
تا همچو زبان گوش بیاساید ازو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.