اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۲۵۳ - الرجاء
بی ذل کسی به پادشایی نرسد
هرگز به دُرست مومیایی نرسد
گر رهرو را به فعل خود وادارند
پس کَس به مقام پیشوایی نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عشق دلا کسی بجائی نرسد
کو را ز وجود خود بلائی نرسد
چون عشق بنزد عقل ملک ابدست
ملک ابدی بهر گدائی نرسد
طالب که نه صادق است جایی نرسد
بیگانه شود به آشنایی نرسد
در یافتن وصال او سلطانی است
آن سلطانی به هر گدایی نرسد
از دلق و عصا صدق و صفایی نرسد
وز سبحه بجز بوی ریایی نرسد
هردم به کجا رسد مگو سلسله ات
کز سلسله هیچ کس به جایی نرسد
از کوشش من بمن نوایی نرسد
وز نخل تو ام بر وفایی نرسد
دستی که ز شاخ بخت کوتاه بود
هر چند که بر جهد بجایی نرسد
دل غیر تأنی به صفایی نرسد
از بیتابی به مدعایی نرسد
شبنم که رسد به مهر از نرم روی است
از گرم روی شرر به جایی نرسد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.