اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۲۲۶ - التّقدیر
حکمی که ازو چاره نباشد پرهیز
فرموده و امر کرده از وی بگریز
وانگه به میان امر و نهیش عاجز
درمانده جهانیان که کژدار و مریز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ما یادآوری میکند که اگر دستوری از جانب خداوند صادر شود که از آن راهی برای فرار نباشد، باید از آن دستور پرهیز کرد. در عین حال، بشر در مواجهه با این دستورات و ممنوعیتها غالباً ناتوان و سردرگم است و نمیداند چه باید بکند. به عبارتی، شرایطی خاص و دشوار برای مردم ایجاد میشود که در آن نمیتوانند به راحتی تصمیم بگیرند.
هوش مصنوعی: اگر راه حلی برای یک موضوع وجود نداشته باشد، باید از آن دوری کرد و از آن پرهیز کرد.
هوش مصنوعی: در آن زمان که انسانها در میان دستورات و ممنوعیتها قرار میگیرند، دنیا بر سر این موضوع در سردرگمی و ناتوانی است و وضعیت به گونهای است که نمیتوان به راحتی درست و غلط را تشخیص داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه ز سودای تو در آتش تیز
چون سوخته گشتم آبرویم بمریز
چون چرخ ستیزهروی با من مستیز
من در تو گریختم تو از من مگریز
حکمی از او محال باشد پرهیز
فرموده و امر کرده از وی مگریز
آن کو به میان امر حکمش عاجز
درماند و دلفکار ، کجدار و مریز
با فتنه عشق خوبرویان مستیز
خون خود از آب دیده خویش مریز
ما غرقه شدم و میبرد ما را سیل
باری تو که بر کنار سیلی بگریز
در بزم حکیمان ز می شورانگیز
نیتاب نشستن است و نی پای گریز
از بهر من تنگ سراب ای ساقی
مینا به سر پیاله کجدار و مریز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.