|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به انتقاد از کسانی میپردازد که به راحتی برداشتهای نادرستی از اوضاع و شرایط دارند. او میگوید که هرگز نمیتوان آهنگهای ناکام یا ناپخته را به درستی شناخت و نمیتوان نادانی را پنهان کرد. به طور کلی، این اشعار به اهمیت درک عمیق و آگاهانه از واقعیتها و پرهیز از قضاوتهای سطحی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ترجمه این بیت به زبان فارسی روان میتواند به این صورت باشد: آیا برایت خجالتآور نیست که درباره کسی با این لحن صحبت کنی؟ باید بگویی که افکار تو باید مانند آتش روشن باشد و بر افروخته بماند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بگوید که تیر عطارد ضعیف است و همچنین نمیتوان ادعا کرد که میتوان با تیر او به هدف زد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بگوید که آشپز بهشت این غذا را خام درست کرده است و همچنین نمیتواند بگوید که این چوبها نمیسوزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش من یا ایر خود تدبیر کردم تا بروز
کاینهمه بدریده های خلقرا چندین بدوز
گفت خاموش ای خر و بندیش ای ناهل پیش
مرد خواهی تابگاه حشر جون خرمی سپوز
گفتم آمد ماه روزه چون کنم تدبیر چیست
[...]
عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز
خوردنی و خواب نی اندر هوای دلفروز
گر تو یارا عاشقی ماننده این شمع باش
جمله شب میگداز و جمله شب خوش میبسوز
غیر عاشق دان که چون سرما بود اندر خزان
[...]
فکر عقل از حد گذشت، ای عشق، آتش برفروز
هر کجا یابی نشانی هستی ما را بسوز
با وجود آنکه دریا جرعه جام منست
بر لب دریای حیرت با لب خشکم هنوز
با خیال زلف و رویت مست و حیران مانده ام
[...]
فصل دی کوته بود ساقی برای عیش روز
رشته گیر از شمع و از شب وصله ای بر روز دوز
از فروغ فضله شهدم چه حاصل فضل کن
وز رخ شاهد حریم مجلسم را برفروز
در جوانی بود سجده پیش شاهد عادتم
[...]
دوش در بزمم گذر کرد آن مه مجلس فروز
روشنی بیرون نرفت از خانهٔ من تا به روز
دیشب از شست خیالش ناوکی خوردم به خواب
روز چون شد خورد بر جانم خدنگ سینهسوز
دیدمش در خواب کاتش میزند در خانهام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.