گنجور

 
عرفی

خبری خواهم از آن کوی که اعزازی هست

ز برون عرض نیازی ، ز درون نازی هست

گاه گاهی به دعا یک دو بساطی در باز

عشق این شیوه ضرور است، دغابازی هست

های هایی ز من بلبل عشرت بشنو

در مصیبت کده هم مرغ خوش آوازی هست

آتشین بال و پرم دود بر آرد ز قفس

گو ندانم که مرا رخصت پروازی هست

جهتی دید و هوایی خوش و پرواز گرفت

لیک مسکین چه خبر داشت که شهبازی هست

عرفی آن زلف سیاه است کمندی که مراست

مانده چین بر سر چین خم اندازی هست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
نظیری نیشابوری

غیر من در پس این پرده سخن سازی هست

راز در دل نتوان داشت که غمازی هست

زخم کاریست صراحی و قدم برچینید

نیم بسمل شده ای را سر پروازی هست

بلبلان! گل ز گلستان به شبستان آرید

[...]

صائب تبریزی

خلوت آینه را طوطی غمازی هست

هر کجا روی نهادیم سخنسازی هست

نیست مجنون وفادار مرا پای گریز

ورنه چون زور جنون سلسله پردازی هست

چشم نظارگیان تاب ندارد، ورنه

[...]

حزین لاهیجی

در پی دلشدگان غمزه ی طنازی هست

با خرابی زدگان، خانه براندازی هست

گرچه ما سبزهٔ خوابیدهٔ این گلزاریم

سر ما در قدم سرو سرافرازی هست

هرگز از خویش نکردیم سخن ساز، چو نی

[...]

اقبال لاهوری

گرچه شاهین خرد بر سر پروازی هست

اندرین بادیه پنهان قدر اندازی هست

آنچه ازکار فروبسته گره بگشاید

هست و در حوصلهٔ زمزمه پروازی هست

تاب گفتار اگر هست شناسائی نیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه