وای که مستانه یار، جعد پریشان شکست
ساغر لب ریز کفر بر سر ایمان شکست
چون گل رخسار او، زآتش می برفروخت
شمع شبستان گداخت، رنگ گلستان شکست
چون به ازل حسن دوست، خون ملاحت کشید
در دهن زخم ما، عشق نمکدان شکست
بس که به عالم نماند، عافیت از عشق تو
همت آزادگان، قدر شهیدان شکست
چاشنی داغ دل، روزی هر کام نیست
ور نه لب نان عشق، گبر و مسلمان شکست
همت عرفی به بزم، خوان محبت کشید
ذوق نعیم بهشت، در ته دندان شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف جذابیت و تاثیر عشق میپردازد. شاعر از زیبایی دوست، که باعث شعلهور شدن عشق در دلش میشود، صحبت میکند و اشاراتی به آثار عشق بر زندگی و انسانها دارد. او به نزاع میان ایمان و کفر، و همچنین تلخی و شیرینی عشق اشاره میکند. در کل، این شعر نمادین، تجربه عاطفی عمیق و تأثیر غیرقابلانکار عشق را به تصویر میکشد، و نشان میدهد که عشق میتواند روح انسان را تحت تأثیر قرار دهد و حتی به شهادت و فداکاری منجر شود.
هوش مصنوعی: آه که یار مست و دلبندم، با موهای آشفتهاش ساغری را شکست و زیباییاش باعث شد که اعتقاداتم را به هم بریزد.
هوش مصنوعی: چهره او مانند گل میدرخشد و زیباییاش آنقدر زیاد است که شمعهای شب را به سوزش میآورد و رنگ گلستان را کمرنگ میکند.
هوش مصنوعی: در آغاز، زیبایی محبوب، لطافت خود را در زخمهای ما جاری کرد. عشق مانند نمکدانی است که در آن شور و تلخی وجود دارد.
هوش مصنوعی: عافیت و آرامش حاصل از عشق تو دیگر در این دنیا باقی نمانده است و تنها اراده آزادگان قابل توجه است که شایسته تقدیر شهیدان است.
هوش مصنوعی: سختیها و دردهای دل همیشه در زندگی نخواهد بود، در غیر این صورت، عشق و محبت میتواند بین همه انسانها، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، یکسان باشد.
هوش مصنوعی: عرفی با اراده و تلاش خود در جمعی محبتآمیز همراه شده و لذتی همچون نعمتهای بهشت را در دندانش حس کرده، اما به ناگاه این لذت در دلش شکست میخورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفت: لبش نکتهای، لعل بدخشان شکست
زد دهنش خندهای، پسته خندان شکست
باز به چوگان زلف، آمد و میدان بتاخت
گوی دلم را که شد، پاره و چوگان شکست
کی به رخ او سد، با همه تاب آفتاب
[...]
غمکدهٔ چشم را، دیدهٔ گریان شکست
سستبناخانهام، از نم توفان شکست
در دم افغان مرا، خوی تو آمد به یاد
در دل آزردهام، ناوک افغان شکست
سینهٔآزردهام، بس که ز افغان پر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.