گل نوشکفته است و سرو روان
برآمیخته مهر او با روان
خرد چهر او برنگارد بدل
که دل مهر او باز بندد بجان
اگر بنگری سوی رخسار او
بروید بچشم اندرت ارغوان
بمن گر بانگشت اشارت کنی
ز ناخنت بیرون دمد زعفران
به از شکّرش لفظ شکّرشکن
به از عنبرش زلف عنبر فشان
اگر نام پیچیده زلفش بری
پر از مشک یابی تو کام و دهان
وگر وصف گوئی ز شیرین لبش
روان گرددت انگبین بر زبان
وگر نیست خواهی که هستی شود
ببینش چو بندد کمر بر میان
نگارست گوئی میان سپاه
نگاری چو آراسته بوستان
چه سود از نگار سپاهی ترا
سخن را بمدح سپهبد رسان
خداوند علم و خداوند عدل
خداوند ایمان و یمن و امان
ملک نصر بن ناصر الدین کزو
قوی گشت فرهنگ و دولت جوان
طبایع ز حزمش بود بی خلل
زمانه بعزمش زند داستان
بدی به ز نیکی در اعدای او
کژی بهتر از راستی در کمان
ادب را برسمش کنند اقتراح
خرد را به رایش کنند امتحان
چنان کآسمانست در همتش
جهان همچنانست در آسمان
بزرگیش را در جهان جای نیست
که پر گشت از آثار نیکش جهان
اگر عکس تیغش در افتد به پیل
بجوش آیدش مغز در استخون
ابا ضربت و زور بازوی او
چه ضایعتر از درع و برگستوان
ز پیکار او شد همه مرغزار
سراسر همه دشت هندوستان
رگ بدسگالان درو جوی خون
پی بت پرستان درو خیزران
بدان مرکب فرخش ننگری
که ساکن یقین است و جنبان گمان
چو بادست و زو بر هوا بار نه
چو کوه است و بر خاک بار گران
چرا کوه را باد باشد نقاب
چرا باد را کوه دارد عنان
ز تیزی تو گوئی مکان گیر نیست
که بر لامکان گیر گیرد مکان
اگر عرض او نیستی ، نیستی
سخن گفتن عقل را ترجمان
وگر صورت او نبودی ز فضل
همه رمز بودی نبودی بیان
کسی رایگان چیز ندهد بکس
همی جود او زر دهد رایگان
بساط زمین شد مسخر ز بس
که راندند زوّار او کاروان
نشاید بد اندر جهان نعمتی
که از داغ جودش ندارد نشان
پسندیدنش هست سودی بزرگ
بهر دو جهان ناپسندش زیان
ایا پاکدین شاه دانش گزین
ز دین تو اهل هوا راهوان
جهان بی تو تاراج اهریمن است
بره گرک درّد چو نبود شبان
بزرگی و شاهی مثل آتش است
از آتش تو نوری و جز تو دخان
همی تا فصول طبایع ز سال
تموز و دی است و بهار و خزان
بمان تا زمین است شاه زمین
بزی تا زمانست فخر زمان
به نیکی بکوش و بهمت برش
بشادی بباش و برادی بمان
همایون و فرخنده بادت عید
عدو مستمند و ولی کامران
تو از قدرت ایزدی بر زمین
همی باش بر قدرتش جاودان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و ویژگیهای یک شخصیت بزرگ و با فضیلتی به نام نصر بن ناصر الدین است. شاعر با توصیف زیباییهای ظاهری و باطنی او، از عشق و محبت او سخن میگوید و همچنین به عدل، علم، و تواناییهای او در رهبری و جنگآوری اشاره میکند. نصر به عنوان یک شاه عادل و با حکمت معرفی میشود که به خاطر فضایلش، مورد احترام و محبت دیگران است. شاعر به اهمیت وجود او در جامعه تاکید میکند و از او میخواهد که همچنان بر این مقام بماند و به نیکی و تلاش ادامه دهد، چرا که وجودش در عالم مانند نوری است که سرمشق و راهنمای دیگران میباشد. در نهایت، او را به جاودانگی و حاکمیت بر زمین ستایش میکند.
هوش مصنوعی: گل تازه شکفته و درخت سرو با لطافت و زیباییاش در هم آمیختهاند، عشق او در وجودم جاری است.
هوش مصنوعی: عقل و خرد نمیتواند چهرهاش را تغییر دهد، زیرا عشق و محبت او دل را به خود مشغول کرده و جان را در بند خود نگه داشته است.
هوش مصنوعی: اگر به چهره او نگاه کنی، در چشمانش زیبایی و شگفتی خاصی وجود دارد که همچون گل ارغوان است.
هوش مصنوعی: اگر با انگشت اشارهات به من علامت بزنی، بویی مانند زعفران از ناخنت به مشامم میرسد.
هوش مصنوعی: شیرینی کلام از شیرینی خود کلام بهتر است و زیبایی زلف، از خوشبویی عطر هم فراتر میرود.
هوش مصنوعی: اگر نام زلفهای پیچیدهاش را بگویی، به طور حتم طعم خوشی و لذت را تجربه خواهی کرد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از زیبایی لبهای شیرینش صحبت کنی، زبانت به طعمی شیرین همچون عسل پر خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر خواهان وجود هستی نیستی، باید ببینی که چگونه او بر کمر خود کمربند میبندد.
هوش مصنوعی: زیبایی او مانند یک نگار است که در بین سپاه warriors وجود دارد، مانند گلی که در بوستان به زیبایی چیده شده است.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که زیبایی تو را توصیف کنم وقتی که این حرفها تنها به گوش یک فرمانده میرسد؟
هوش مصنوعی: خداوند، دانش و آگاهی را در دست دارد و همچنین عدالت را برقرار میکند. او منبع ایمان و نشانهای از آرامش و امنیت است.
هوش مصنوعی: به خاطر قدرت و استحکام فرهنگ و دولت جوان، ملک نصر بن ناصرالدین به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: طبایع او به خاطر احتیاط و تدبیرش بدون هیچگونه نقص و ضعفی در برابر چالشهای زمان، داستانی را رقم میزند که نشاندهنده عزم و ارادهاش است.
هوش مصنوعی: بدی از نیکی در برخی مواقع بهتر است، مانند اینکه کجرفتاری گاهی بهتر از راستگویی است.
هوش مصنوعی: آدب را به طور رسمی به او بیاموزند و عقل و خرد او را مورد آزمایش قرار دهند.
هوش مصنوعی: جهان به اندازهی آسمان وسعت دارد و شگفتیهای آن به مانند ویژگیهای آسمان است.
هوش مصنوعی: عظمت او به حدی است که در این دنیا جایی برایش نیست، زیرا آثار نیک او تمام دنیا را پر کرده است.
هوش مصنوعی: اگر تیغ او به سمت فیل بیفتد، مغز او در استخوانش به تلاطم میآید.
هوش مصنوعی: با ضربه و نیروی بازوی او، چه چیزی بیارزشتر از زره و گردنبند است؟
هوش مصنوعی: از نبرد او، تمام زمینهای سبز و دشتهای هندوستان پر از شگفتی و زیبایی شد.
هوش مصنوعی: در این زمین، سرنوشت بدخواهان مانند جوی خونی است که به خاطر پرستش بتها به وجود آمده و احساسات منفی در آن جاری است.
هوش مصنوعی: به این نکته توجه کن که نباید به ظاهر فریبنده این مرکب زیبا نگاه کنی، چرا که آنچه از آن بیرون میآید بر پایه یقین و حقیقت است و نه بر اساس شک و گمان.
هوش مصنوعی: این بیت به مقایسه دو نوع بار اشاره دارد. بار سبک مانند باد است که به راحتی جابجا میشود و میتواند در هوا معلق بماند، در حالی که بار سنگین مانند کوه است که بر روی زمین قرار دارد و به آسانی حرکت نمیکند. در واقع، این بیت به ویژگیهای متفاوت بارها و تواناییهای آنها در حرکت و بقا در شرایط مختلف اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چرا کوه باید به خاطر باد پوشش داشته باشد؟ و چرا باد باید تحت کنترل کوه باشد؟
هوش مصنوعی: از شدت ذاتی تو به نظر میرسد که هیچ مکانی وجود ندارد، زیرا هیچ جا نمیتواند به مکانی واقعی تبدیل شود.
هوش مصنوعی: اگر در برابر او به اندازه کافی وجود نداشته باشی، نمیتوانی به درستی دربارهی او صحبت کنی. برای بیان عقل و درک درست، لازم است که خود را به آن سطح برسانی.
هوش مصنوعی: اگر چهره او به خاطر لطف و کمالش نبود، تمام اسرار و معانی در خاموشی باقی میماندند و بیان نمیشدند.
هوش مصنوعی: هیچکس چیزی را از روی محبت و مجانی به کسی نمیدهد، بلکه با سخاوت خود، آنچه را به خوبی و با ارزشی دارند، بدون دریافت هزینهای به دیگران میبخشند.
هوش مصنوعی: زمین زیر پای زائران به قدری به هم ریخته و تسخیر شده است که کاروانها پیوسته در حال تردد و حرکت هستند.
هوش مصنوعی: در جهان، هیچ نعمتی شایسته نیست که نشانهای از عشق و بخشش درونی او نداشته باشد.
هوش مصنوعی: دوست داشتن او، برای هر دو دنیا سودی بزرگ است، اما نپسندیدن او، ضرری بزرگ به همراه دارد.
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که دین و دانش را انتخاب کردهای، بدان که اهل هوای نفس و شهوت نمیتوانند راهی به سوی دین تو پیدا کنند.
هوش مصنوعی: جهان بدون تو به دست شیطان افتاده است، مانند برهای که بدون شبان، در درد و رنج به سر میبرد.
هوش مصنوعی: قدرت و مقام همچون آتش هستند؛ از این آتش نور و روشنی میآید، اما بدون حضور تو فقط دود باقی میماند.
هوش مصنوعی: فصلها و تغییرات طبیعی به نوبه خود نشاندهنده گذشت زمان و آمدن و رفتن فصلها هستند که شامل تابستان و زمستان و بهار و پاییز میشود.
هوش مصنوعی: بمان تا وقتی که زمین هست، تو هم شاهی در زمین. تا زمانی که زندگی ادامه دارد، تو افتخار زمان هستی.
هوش مصنوعی: به خوبی تلاش کن و با دل خوش زندگی کن و بر روی خوبیها تمرکز داشته باش.
هوش مصنوعی: پیام این بیت به تبریک و شادباش مربوط میشود. در آن از خوشی و سعادت در روز عید صحبت شده و به این موضوع اشاره شده که در این روز، دشمنان نیز به نوعی نیازمند به خوشبختی هستند. به طور کلی، این بیت نویدبخش روزی خوش و فرخنده میباشد.
هوش مصنوعی: تو به واسطهٔ قدرت الهی بر زمین زندگی میکنی و تحت تأثیر آن قدرتی که همیشگی و پایدار است، قرار داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر باشگونه بود پیرهن
بود حاجت برکشیدن زتن
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
همیشه سر زلف آن سیمتن
گره بر گره یا شکن بر شکن
بپیچد همی چون من از عشق او
گره بر بنفشه شکن بر سمن
بشب ماند آن زلف و هرگز که دید
[...]
ازیرا که هرگز نگردد کهن
گل تازه کش اصل باشد سخن
نگار من آن لعبت سیمتن
مه خلخ و آفتاب ختن
برون آمداز خیمه و از دو زلف
بنفشه پریشیده بر نسترن
تماشا کنان گرد خیمه بگشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.