گذر چون ترا بر مقامم فتاد
همای سعادت بدامم فتاد
کنون قرعه دولت ای سرفراز
ز یمن قدومت بنامم فتاد
برآمد چو ماه رخت در نظر
نظر سوی بدر تمامم فتاد
ذهاب از تو دارالسلامست و من
مقامی بدارالسلامم فتاد
زکف جوادت بجام و بکام
می جود و بذل مدامم فتاد
صفای می و مستیم شد فزون
ز رویت چو عکسی بجامم فتاد
لبت کز سخن بخشد آب حیات
ازآن جرعه خوش بکامم فتاد
چو دیدند با من کرمهای تو
حسد بر دل خاص و عامم فتاد
تو گفتی بدیهه بگو شعر کی
گهرهای نظم از کلامم فتاد
ز روی تو بس نوربالا گرفت
فروغ تجلی بدامم فتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.