دلبر ما نشسته بر در ما
دربر ما نشسته دلبر ما
ما حریفان مصطب عشقیم
جام گیتی نماست ساغر ما
ماه چبود که نیر اعظم
میکند کسب نور ز اختر ما
عزت و ذلت جهان هیچست
روشن است این برأای انور ما
آنکه سلطان عالمش خوانی
چون گدایان نشسته بر در ما
عرصه هر دو کون دانی چیست
کمترین خطه ز کشور ما
همچو نور علی کنون در دهر
هست دیهیم فقر بر سر ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.