دلبر ما نشسته بر در ما
دربر ما نشسته دلبر ما
ما حریفان مصطب عشقیم
جام گیتی نماست ساغر ما
ماه چبود که نیر اعظم
میکند کسب نور ز اختر ما
عزت و ذلت جهان هیچست
روشن است این برأای انور ما
آنکه سلطان عالمش خوانی
چون گدایان نشسته بر در ما
عرصه هر دو کون دانی چیست
کمترین خطه ز کشور ما
همچو نور علی کنون در دهر
هست دیهیم فقر بر سر ما