دست در آفاق یافت نرگس فتان تو
سینه مردم شکافت خنجر مژگان تو
خنده بدریا زنند دیده گریان من
پرده گل بر درد غنچه خندان تو
قدر گهر کرد پست عقد لآلی من
سلسله بر ماه بست زلف پریشان تو
دفتر خوبی بشست پیش رخت آفتاب
شد خط یاقوت نسخ از خط ریحان تو
دست اجل گر کشد رشته جانم زبن
سر نتوانم کشید از خط فرمان تو
شد ز رخت در دلم نور علی جلوه گر
دیده جانم بماند واله و حیران تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.