گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نورعلیشاه

ما هزاران گلشن اوئیم

جز گل وصل او نمی بوئیم

ز کمند خودی شده آزاد

بسته زلف آن پری روئیم

این عجب بین که در محیط بقا

عین آبیم و آب می جوئیم

خرقه زهد و جامه تقوی

جز بمینای دل کجا شوئیم

گاه درو گهی صدف گردیم

گاه دریا شویم و گه جوئیم

گاه گوئی زنیم با چوگان

گه بچوگان عشق چون گوئیم

جز بنور علی عالیقدر

راز دل کی بدیگری گوئیم