این عکس ساقیست در جام ساطع
یا گشته مهری از باده طالع
تا سوزدم جان آمد بجولان
آتش عنانی چون برق لامع
زلفت که جمعی کرده پریشان
آشفتگان را گردیده جامع
جویای وصلت ترسا و صوفی
هم در کلیسا هم در صوامع
بر دیده یار گردیده ما را
از صنع پیدا اسرار صانع
بنموده در دل حل مسائل
عشقت که آمد برهان قاطع
نور علی را مرآت خود کن
تا بازیابی سر صنایع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خورشید روئی گردید طالع
دردم نهان شد چون برق لامع
گر ایستادی آتش فنادی
هم در مدارس هم در صوامع
آنرا که دیدش طالع قوی بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.