مکن ملامتم ای شیخ اگر چه نیست ادب
صلاح و زهد و ورع لطف کن ز من مطلب
حلال خواره چو من نیست دیگری در عصر
به روی دوست از آن می خورم شراب عنب
عجب نباشد اگر بر من اعتراض کنند
که عاقلان جهان منکر من اند اغلب
حریف پای خم و یار دست جام می ام
مرا به سر نشود از نشاط و عیش و طرب
زمین به پای فرو کردم و زمانه به دست
شبی به کام نبردم به روز و روز به شب
مگر شبی که دل آرام داشتم در بر
مگر دمی که لب جام داشتم بر لب
اگر چه از می وصل و شراب هجر و خمار
به واجب از همه اسباب می شوند سبب
ولیکن ار نرود بر مراد ما کاری
ز آفرینش اضداد نیست هیچ عجب
حسود عیب کند بر من و عجب نبود
مریض محترق ار یاوه گوید اندر شب
بسوخت جان نزاری کرشمه ی ترکی
کز آفتاب عجم دست برد و ماه عرب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به انتقاد از خودش و دیگران میپردازد و به نوعی از سبک زندگیاش دفاع میکند. او میگوید که اگرچه ممکن است دیگران او را ملامت کنند، اما او از لذایذ دنیا و شراب نوشیدن لذت میبرد. وی به این موضوع اشاره دارد که عاقلانی که او را نمیفهمند، اکثراً او را مورد انتقاد قرار میدهند. شاعر به تجربههای خوشی و شادکامی خود اشاره کرده و میگوید که بر خلاف انتظار دیگران، زندگیاش همیشه در کام نیست و فقط در لحظاتی خاص از زندگیاش آرامش را تجربه کرده است. او همچنین بیان میکند که حسادت و انتقاد دیگران برای او اهمیتی ندارد و در نهایت به نوعی ابراز میکند که زندگیاش را همانطور که هست، میپذیرد.
هوش مصنوعی: ای شیخ، اگرچه من ادب و پارسایی را بهدرستی رعایت نمیکنم، لطفاً مرا سرزنش نکن و از من چیزی نپرس.
هوش مصنوعی: تنها کسی مانند من که حلالخور است، در زمان حاضر وجود ندارد. به همین دلیل، از این شراب انگور به خاطر دوستیام با او مینوشم.
هوش مصنوعی: نباید تعجب کرد اگر به من انتقاد کنند، چرا که بیشتر افراد باهوش در دنیا وجود من را انکار میکنند.
هوش مصنوعی: دوست من با وجود اینکه در حال نوشیدن شراب هستم و جمعیتی در اطرافم خوش میگذرانند، هیچ چیزی نمیتواند خوشحالی و شور و شوق من را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این معنا اشاره دارد که تمام تلاش خود را در زندگی کرده است و زمین را تحت پای خود قرار داده و زمان را در دست گرفته، اما هیچ لحظهای از شادی و خوشی را نتوانسته تجربه کند؛ روزها و شبها برایش هیچ تفاوتی نداشته و از زندگی لذتی نبرده است.
هوش مصنوعی: تنها در شبی که دل آرامی داشتم در آغوش کسی، و تنها در لحظهای که لبم به جام نوشیدنی نزدیک بود، احساس خوشبختی کردم.
هوش مصنوعی: هرچند که نوشیدن می و لذت وصال معشوق باعث شادی و شوق میشود، اما به ناچار گاهی جدایی و غم نیز دلایل خود را دارد و به عنوان عواملی اثرگذار در زندگی شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: اما اگر کار ما به خواستهمان نرسد، هیچ جای تعجبی نیست که گاهی بر اساس تضادها و درهمآمیزیها پیش میآید.
هوش مصنوعی: حسود در مورد من صحبتهای بدی میکند و جای تعجبی ندارد؛ مثل این است که یک بیمار که درد دارد، در شب چیزی بیمورد بگوید.
هوش مصنوعی: جان من از زیبایی کرشمهای که ترکی دارد، سوخت؛ زیرا که از تابش خورشید عجم دست برداشت و ماه عرب درخشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپیده دم که هوا بر درید پرده شب
بر آمد از سر که روز با ردای قصب
سپید روز سپه روی داده بود به چین
شب سیاه سپه روی داده سوی حلب
چنان سیاه وشی اندکی سپید بروی
[...]
تقشّعَ غَیْمُ الهَجْرِ عَنْ قَمرِ الحُبِّ
وأسْفَرَ نُورُ الصُّبْحِ عَنْ ظلمةِ العَنْبِ
اگرچه من نکنم عاشقی بطبع طلب
کند طلب دل من عاشقی ز مهر . . . ب
گهی ز دیده خروشم کز اوست دل بعذاب
گهی ز دل کنم افغان کز اوست جان به تعب
ز دیده جیحون باران ز دل جحیم نشان
[...]
همی شکنجد باد و همی شکافد خاک
به جنبش اندر دود و بخار آتش و آب
سپهر ملک عجم ، آفتاب دین عرب
بلند نام و نشان و بزرگ اصل و نصب
کمال دین هدی ، قطب ملک و دین محمود
که هست چرخ شرف را جمال او کوکب
جمال دودهٔ خوارزمشاه ، آنکه ربود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.