گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

دوستان آه از فراق آه از فراق

الغیاث از اشتیاق از اشتیاق

دفع غم را جز می استعداد نیست

کم ترک می افتد آن هم اتفاق

وقت وقتی جرعه ای گر می چشم

زهر می گردد ز تلخی در مذاق

سیر کرد از زندگانی غربتم

چند گردم در خراسان و عراق

صبر من بگریخت از غوغای عشق

هم چنان کز حمله ی تنّین براق

آه اگر دولت اجابت می دهد

وقت رجعت بگذرم همچون براق

گر نبینم آفتاب روی دوست

ماه امیدم بماند در محاق

بلعجب کاری و مشکل حالتی

دیده در غرقاب و تن در احتراق

قصه کوته کن نزاری بازگوی

دوستان آه از فراق آه از فراق

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode