اگر چنان که تو دانی و من به خلوت راز
شبی دگر به مراد دلت ببینم باز
هزار بار به پایت درافتم از سر درد
به دیده خاک درت بستُرم به سد اعزاز
تو همچو خرمنِ گل پیش و من چو بلبل مست
به لابه میکنم از سوز سینه غم پرداز
مرا نماز به محراب طاق ابروی توست
به هیچ شرع روا نیست در دو قبله نماز
مرا اگر چه نیاز از بهشت دور انداخت
تو را رسد که کنی بر نژاد آدم ناز
مقرّرست علی العاقبه که فاش کند
دو چشم مست تو رازم به غمزهٔ غمّاز
چرا دو دیده بدوزند باز را دانی
که تا چو رام شود دیده را نجوید باز
اگر ز باد صبا بشنوی حدیث من است
که نرم نرم برون آید از درخت آواز
و گر قیاس کنی مرغ نیم جان من است
کبوتری که به بام تو میکند پرواز
نزاریا شدهای مبتلا دگر باره
نگفتمت که نهای مرد راز عشق مباز
زمانه بُل عجبی میکند که هر ساعت
مشعبدی دگر آرد برون ز پردهٔ راز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.