گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

وقت وقتی گر شوم شوریده‌سر

عیب نَبوَد بر من ای کوته ‌نظر

راست باش و راست بین و راست رو

گو جهان زیر و زبر شو غم مخور

گرت باید تا دلی آری به دست

بایدت خوردن بسی خونِ جگر

تا شوی مستغرق از حق در محق

در سلوک از حقّ و باطل در گذر

گر نظر برگیری از خود مرحبا

در جمالِ دوست بی‌خود می‌نگر

محو باید شد درو مردانه‌وار

تا کی از تعظیمِ اشخاص و صور

عشق اگر نا‌گه درآید از درت

بُن گهِ عقلت کند زیر و زبر

پرتوی باید ز نورِ معرفت

تا برون‌آیی ازین ظلمت مگر

گوش کن پندِ نزاری گوش کن

بشنو ای فرزندِ جانی از پدر

پس‌روِ رأی و قیاسِ خود مباش

الحذر از بت‌پرستی الحذر