اگر آدم نیفتادی برون ازجنت مأوا
وجودِ آدمی موجود کی بودی در این مأوا
یقین پس حکمتی دیگر درین باشد نه بر عمیا
برون کردندش از انهار خلد و سایة طوبا
چو پیدا کرد بی هنگام سِر باطن وحدت
هنوز آن صورت دعوی نمی گنجد در این معنا
چو فرزندان تعاقب بر تعاقب می رسند این جا
چنین رفت است از مبدا مدار حکمت اولا
حجاب راه او شد گندم و باز از پشیمانی
به استغفار نادانی به جنت باز شد مولا
به صُمّ عُمی از مبدا قلم رفت است بر اجزا
اصم چون بشنود اسرار و چون بیند به حق اعما
بباید ساخت هر کس را به رتبت با نصیب خود
خضر را چشمه ای داد و کلیم الله را افعا
نباشد همچو روح الله یهودا را دمی محرم
دمِ نامحرمان در ما نگیرد چون دمِ عیسا
مقرر کرد هر کس را نصیبی مطلق از مبدا
به حکم ظاهر و باطن قسیم فطرت اولا
دو کون است ار شوی یک روی آنگه روشنت گردد
شریعت جادة دنیا قیامت مبدا عقبا
نزاری گرد خود گشتن چو کرم پیله تن تا کی
شنید من علیها فان همه مولی هوالاعلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وجود انسان و جایگاه او در جهان میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر انسان از بهشت خارج شده، پس وجود او در این دنیا چه دلیلی دارد. او به حکمتهای عمیقتری اشاره میکند که پشت این وضعیت نهفته است و میگوید که خداوند به هر فردی نصیب و مقام خاصی اعطا کرده است.
شاعر به مفهوم وحدت و تقسیمات مختلف در عالم اشاره دارد و اینکه هر کس بر اساس استعداد و نصیب خود باید به مقصد خود برسد. او به دوری از حجابهای مادی اشاره کرده و از استغفار و بازگشت به رحمت خداوند سخن میگوید.
در آخر، شاعر به یگانگی و روحانی بودن اشاره نموده و از اینکه چگونه هر کس باید مسیر خود را پیدا کند تا به حقیقت دست یابد و خود را در مسیر تعالی قرار دهد، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگر تو از بهشت بیرون نمیرفتید، وجود انسان در این دنیا چه معنایی داشت؟
هوش مصنوعی: به طور قطع، حکمت دیگری در این موضوع نهفته است که نه تنها بر نابیناها و نادانان فاش نشده، بلکه آنها را از نعمتهای بهشت و سایه درخت طوبا جدا کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی انسان در زمان نامناسب به عمق حقیقت و وحدت پی میبرد، هنوز آن تصویر ظاهری نمیتواند مفهوم واقعی این حقیقت را در بر بگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی فرزندان بر یکدیگر پیوسته و به نسلهای بعدی میرسند، نشاندهنده این است که از منبع و مبنای حکمت ابتدا اینگونه حرکت کردهاند.
هوش مصنوعی: دوری و حجاب مانع رسیدن به هدف شدند، اما پس از آگاهی و پشیمانی از نادانی، با توبه و درخواست بخشش، به نعمت و رحمت الهی دست یافتیم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بعضی افراد با وجود اینکه هیچ صدایی نمیشنوند و چیزی نمیبینند، هنوز هم میتوانند به حقیقت و رازهای عمیق پی ببرند. آنها به وسیلهٔ تفکر و تأمل خود قادرند اطلاعات و معانی را درک کنند، حتی اگر از لحاظ حسی ناتوان باشند.
هوش مصنوعی: هر فردی باید به اندازه و مقام خود از نعمتها و دستاوردها بهرهمند شود؛ بعضی مانند حضرت خضر از چشمههای زندگی استفاده میکنند و برخی دیگر مانند کلیم الله (موسی) به معجزه و نشانهها دست مییابند.
هوش مصنوعی: هیچ موجودی نباید مانند روح الله یهودا، حتی برای لحظهای در بین کسانی که غیرمحرم هستند، قرار گیرد، چون دم و وجود عیسا در میان ما نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: هر فرد به طور طبیعی و بر اساس ویژگیهای آشکار و پنهان خود، سهمی خاص و مشخص از منبع هستی دارد.
هوش مصنوعی: اگر دو روی مختلف داشته باشی و یک روی خود را برای دیگران نشان دهی، در این صورت روشنایی شریعت و راه و رسم زندگی برایت نمایان خواهد شد. دنیا و قیامت به هم مرتبط هستند و در اینجا، زندگیات بر اساس اعمالت در دنیا شکل میگیرد و مقدمهای برای سرنوشت پس از مرگ تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد شاعر به وضعیتی اشاره دارد که مانند کرمی است که در پیله خود میچرخد و در محبوس است. او از این حالت میپرسد که این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت، چرا که همه چیز در نهایت به خداوند و سرپرستی او باز میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا
چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده
چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا
ببارید و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون
[...]
خداوندی که در وحدت قدیم است از همه اشیا
نه اندر وحدتش کثرت، نه مُحدَث زین همه تنها
چه گوئی از چه او عالم پدید آورد از لولو
که نه مادت بد و صورت، نه بالا بود و نه پهنا
همی گوئی که بر معلول خود علت بود سابق
[...]
چه جرمست اینکه هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد بپیش گنبد خضرا ؟
چو در بالا بود باشد بچشمش آب در پستی
چو در پستی بود باشد بکامش دود بر بالا
گهی از دامن دریا شود بر گوشۀ گردون
[...]
بهر چیزی بود خرسند هرکش قدر بی بالا
بهفت اقلیم نپسندد کسی کش همتی والا
ز خاک و باد و آب آتش شرف دارد فزون زیرا
که چون باشد سوی پستی بود میلش سوی بالا
ندارد هیچ مخلوقی بعالم قدرت خالق
[...]
سپاه ابر نیسانی ز دریا رفت بر صحرا
نثار لؤلؤ لالا به صحرا برد از دریا
چون گردی کش برانگیزد سم شبدیز شاهنشه
ز روی مرکز غبرا به روی گنبد خضرا
گهی ماننده دودی مسطح بر هوا شکلش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.