تا عشق مرا گردِ خرابات برآورد
از مسجد و محراب و مناجات برآورد
با عقل به ضدیّت و انکار و تعصّب
از جیب فتاوی و سجلاّت برآورد
عشق از غضب و نخوت و غیرت چو نهنگی
در تاب شد و بانگ به هیهات برآورد
از آتشِ غیرت که بر افروخت به گردون
دودِ شغب از خرمنِ طاعات برآورد
ما پس روِ امریم نه غالی نه مقصّر
قاصر نظر آشوب ز علّات برآورد
چون یک سرِ مویش خبر از صدق و صفا نیست
سد چلّه گرفتم ز کرامات برآورد
مشغول به خود کرد مرا یارم و بی خود
حاجات روا کرد و مهمّات برآورد
در پایِ غمش هرکه لگد کوبِ عنا شد
از خاکِ درش سر به سماوات برآورد
تا عقل بگسترد بساطِ لمن الملک
پنداشت که دستی به مباهات برآورد
عشق آمد و تا مهره فرو چید و فرو کرد
در حال بزد نعره و شهمات برآورد
یک نکته بیان کرد ز تسلیم و تسلّم
فریاد ز اربابِ مقالات برآورد
هر کز خودیِ خویش به در شد چو نزاری
یک باره دمار از هُبل ولات برآورد
استادِ حقیقی به سرِ سوزنِ تعلیم
از پایِ دلم خار محالات برآورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیری که پریرم ز مناجات بر آورد
دی مست و خرابم به خرابات برآورد
یک جرعه به ذات خود ازان بادهٔ صافی
در داد که گرد از من و از ذات بر آورد
در بتکدهای برد مرا مست و بدیدم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.