دلبرا هرچه از برِ ما میروی
همچو روحِ قدس تنها میروی
خضرِ وقتی ای لبت آبِ حیات
همچو خور بر بامِ خضرا میروی
در پِیَت چون ذرّه سرگردان منم
تو چنین خورشیدآسا میروی
تا که را خواهی نمودن ماهِ روی
ماهرویا راست گو تا میروی
میروی از چشمِ گوهربارِ من
آفتابی کز ثریّا میروی
میروی با مرجعِ خلوت چو دوش
راستی یا امشب آنجا میروی
من نمیدانم کجا خواهی شدن
با مقامِ خلوت آیا میروی
گر مرا صفرا کند از عشقِ تو
تو چرا از من به سودا میروی
زهره از رقصِ تو در حیرت بماند
هم چو مه گویی به جوزا میروی
همچنین ما را فرو خواهی گذاشت
هیچ درمان نیست جانا میروی
از نزاری میگریزی راست گوی
یا ز بهرِ مصلحت را میروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در شب تاریک تنها میروی
مشعله در دست زیبا میروی
سرو سیمینا به صحرا میروی
نیک بدعهدی که بی ما میروی
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت
خود چنینی یا به عمدا میروی
روی پنهان دارد از مردم پری
[...]
مست و بیپروا به یغما میروی
لا اوحش الله خوب و زیبا میروی
غارت جانهاست مقصود دلت
تا به عزم صید دلها میروی
میروی و همرهت دلهای ما
[...]
در سفر گویند فردا میروی
خود دروغ است این خبر یا میروی
ای شکارافکن تو هرجا میروی
از برای صید دلها میروی
هرکجا تو سرو بالا میروی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.