ای زندگیِ جان ها الّا به تو جان حی نی
این جا که منم آری آن جا شی و لا شی نی
صاحب نظران گرچه بی دیده ترا دیدند
اعما چو نمی بیند افتد به سرِ پی نی
عارف نبود هرگز در زاویه بنشسته
اَطباقِ سماواتش گر زیرِ قدم طی نی
گر نوش طمع دارد با نیش فرا سازد
تا جویِ عسل بیند امّا مگس و قی نی
از خویش به در رفته بی تو نبود یک دم
بنیاد برافکنده اوقات کند پی نی
دردِ تو کسی دارد کز درد نمی نالد
در داغِ تو می سوزد امّا اثرِ کی نی
تو حاضر و ما طالب آخر چه حجاب است این
در عینِ حضوری تو موقوف به جا کی نی
هر چند گدایانت خوارند و زبون امّا
شوریده ز جامِ تو کم تر ز جم و کی نی
در دوستی لیلی وحشی شد و سودایی
مجنونِ سبک دل را مِن بعد سرِ حی نی
یک جرعه نزاری را در کام چکانیدی
سر رفت و هنوز از سر بیرون نشود می نی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بود تو از کی نی وی ملک تو تا کی نی
عشق تو و جان من جز آتش و جز نی نی
بر کشته دیت باشد ای شادی این کشته
صد کشته هو دیدم امکان یکی هی نی
ای دیده عجایبها بنگر که عجب این است
[...]
روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی
گفت ار نظری داری ما را به از این بینی
خورشید و گلت خوانم هم ترک ادب باشد
چرخ مه و خورشیدی باغ گل و نسرینی
حاجت به نگاریدن نبود رخ زیبا را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.