خوش نبود صبح دم شاهد و صحرا و می
طوف و تماشا و عیش چنگ و دف و نای و نی
گر متعصّب ترا عیب و ملامت کند
هرزه مکن استماع گو چه حدیث است هی
حّقِ تو باطل بود خیرِ تو شَرَ هم چنانک
جمع نگشته ست ضدّ رُشد نبوده ست غَی
در کفنِ خویش خُسب از لحدِ ما مگوی
چیست اِلی اَصِله خوانده نه ای کُلُّ شَی
قسمت هر کس جدا طالعِ هر کس دگر
این سجل از بدو کرد کاتبِ ابداع طی
کرد کلیم آرزو چشمه ی خضر و نشد
پس روِ او لاجرم دور فکندش ز پی
باز سکندر طمع کرد و به ظلمات شد
تا مگر او نیز هم گردد جاوید حَی
معنیِ آبِ حیات هر دو ندانسته اند
گویی نشنوده اند معجزه ی جامِ کی
مایه ی هر زندگی واسطه ای دیگرست
روحِ نباتی و ماء جامِ نزاری و می
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به موضوعاتی چون زیباییهای زندگی و خوشیهای آن اشاره کرده است. او بیان میکند که در زندگی، با وجود اینکه ممکن است دیگران ما را قضاوت کنند، باید به صدای دل خود گوش دهیم و از لذتهای زندگی بهره ببریم. همچنین به این نکته اشاره میکند که هر کس سرنوشتی جداگانه دارد و طالع هر فرد متفاوت است. در نهایت، شاعر به مفاهیمی چون آب حیات و اهمیت عناصر مختلف زندگی اشاره میکند و میگوید که روح هر موجودی به نوعی وابسته به دیگر عناصر است.
هوش مصنوعی: صبح زود مشاهده کردن صحنههای شگفتانگیز در طبیعت و لذتبردن از موسیقی و شادی با سازها و جشن و سرور، چندان لذتبخش نیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی با تعصب به تو عیب و ایراد بگیرد، به حرفهایش گوش نکن و نگران نباش. بدان که این سخنان، پیش زمینهای دارند که باید درک کرد.
هوش مصنوعی: حق تو باطل بود و نیکی تو بد. همچنان که ضد رشد هرگز گرد هم نیامده است و چیزی که رشد نداشته باشد، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره میکند که هنگام مرگ و در لحظهی دفن، نباید دربارهی مکان دفن یا جزئیات آن صحبت کرد. او به خوبی میداند که همه چیز در نهایت به اصل و منبع بازمیگردد و هر چیزی که وجود دارد، به یک حقیقت واحد و اساس برمیگردد. به عبارتی، در زمان مرگ و وداع، باید به اصل و ذات وجود توجه کنیم و از حواشی دوری کنیم.
هوش مصنوعی: سرنوشت هر فردی متفاوت است و تقدیر هر کس به نوبه خود خاص و منحصر به فرد است. این نوشته از آغاز، توسط نویسندهی آفرینش، رقم خورده است.
هوش مصنوعی: کلیم (موسا) آرزوی دیدن چشمهی حیات خضر را داشت، اما موفق نشد. بنابراین، او ناچار از آنجا دور شد.
هوش مصنوعی: سکندر دوباره به دنبال قدرت و مقام رفت و به دنیایی تاریک و مبهم وارد شد، تا شاید او نیز به زندگی جاوید و پایدار دست یابد.
هوش مصنوعی: آب زندگی را هر دو نمیدانند، به نظر میرسد که اصلاً ندیدهاند که چگونه جامی معجزهآساست.
هوش مصنوعی: هر زندگی به چیزی دیگری وابسته است؛ وجود گیاهان و آب، به مانند شراب نازک و دلپذیر، جزء لایف از معنا و زیبایی زندگی هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیز نباشد مدام هست چو بر ما گذار
حسرت امشب چو دوش محنت فردا چو دی
انا فی امر رشاد
بین غزو و جهاد
بدنی یغزو عدوّی
و الهوی یغز و فؤادی
بعد تو امید من قطع شد از زندگی
داد فراقت به باد نام و نشانم علی
گر ندهی می مرا دل ببرد جان ز پی
دلبر من کن بجام تا خط سر شارمی
روح دم از آن شراب در رگ و در خون و پی
رسته کن آئین جم شسته کن آثار کی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.