عجب که رغبت دیدار دوستان کردی
قدم به کلبه ما رنجه ناگهان کردی
کدام خصم غباری میان ما انگیخت
که پای باز گرفتی و سر گران کردی
کدام باد ندانم بسوی مات افکند
چه لطف بود که با جان بیدلان کردی
بیا که با تو به خلوت عتابها دارم
کس این کند که تو با یار مهربان کردی
دلم ز یاد تو یک لحظه نبد حالی
عجب که یاد نزاری ناتوان کردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی که روی خود ای ماه من عیان کردی
الف به سینه گردون ز کهکشان کردی
هلال را ز شفق شاخ ارغوان کردی
به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.