گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

مثل تو را دوست داشتن نه صواب است

این مثَل تشنه و فریب سراب است

وصل تو در یافتن خیال نبندم

ور متصور شود معاینه خواب است

در تو نخواهد رسید هدهد جهدم

ور به مثل آن که هدهدست عقاب است

پرتو خورشید پیش نور جمالت

در بر طاووس هم چو پرّ غراب است

نیست مرا طاقت مطالعه کردن

فتنه همان مصلحت که زیر نقاب است

دل کششی می کند به صورت اگر نه

از ره معنی میان ما چه حجاب است

چند شکیبد دل ضعیف بر آتش

کو به تو مشتاق تر تشنه به آب است

بی تو نه ممکن بود فراغت خاطر

ملک وجود از فراق دوست خراب است

بی خبر است از عذاب روز جدایی

در شب گور ابلهی که گفت عذاب است

آتش دوزخ روا بود که بسوزد

گر جگرم در مفارقت نه کباب است

صید کمند افکنی بباش نزاری

آن که نباشد نه آدمی که دواب است

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
صائب تبریزی

لطف بتان جانگدازتر ز عتاب است

شبنم این باغ تلختر ز گلاب است

صلح سبکسیرشان تهیه جنگ است

چاشنی نوشخندشان شکراب است

رگ به تنم بی شراب ناب نجنبد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه