خاک بادا بسری کش اثر از سنگی نیست
چاک آن سینه که کارش بدل تنگی نیست
ادب بندگی از خیل خردمندان جوی
عاشقان را بجز از عشق تو فرهنگی نیست
راه عشاق زند مطرب از این پرده تو نیز
پرده بردار کزین خوبتر آهنگی نیست
من که بد نام جهانم بخرابات شوم
که در آنجا خبر از نامی و از ننگی نیست
دل چو آیینه اگر میطلبی عشق طلب
عشق کم ز آتش و دل سخت تر از سنگی نیست
مهربانی چه کند آن که نبودش کینی
متصور نشود صلحی اگر جنگی نیست
عجبی نیست نشاط از تو اگر تنگدل است
هرکجا تنگ لبی نیست که دلتنگی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.