تا به کی افزایش تن کاهش جان تا به کی
خانه ویران از پی تعمیر زندان تا به کی
وادی خونخوار عشق است این نه بازار هوس
ترک سر باید در این ره فکر سامان تا به کی
دل بر دلبر بیفکن جان بر جانان فرست
این غم دل تا بچند این انده جان تا به کی
با قضای حق چه خیزد از رضای این و آن
کیست این یا چیست آن این تا به چند آن تا به کی
زلف ساقی گیر و جامی از می باقی طلب
در غم فانی توان بودن پریشان تا به کی
سر به پای دوست دارد گر به زلفش همسری
ای شب هجران نمیآیی به پایان تا به کی
دل نماند عشق کی ماند نهان در دل نشاط
آتش اندر پنبه بتوان کرد پنهان تا به کی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر سوالاتی را دربارهٔ بیپایانی دردها و رنجهای عشق و زندگی مطرح میکند. شاعر به این فکر میکند که تا کی باید در انتظار تغییر و بهتر شدن اوضاع بود، و در این مسیر، منزلت و زیباییهای عشق را به چالش میکشد. او از ویرانیها، ناراحتیها و ناامیدیها سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که عشق واقعی سختتر از هوسهای سطحی است. همچنین، تاکید میشود که نمیتوان از احساسات و دردهای عاشقانه فرار کرد و در نهایت به این نتیجه میرسد که نباید انتظار طولانی برای تغییر داشته باشیم، زیرا عشق و دردهای آن جزئی از زندگیاند.
هوش مصنوعی: چه مدت باید بدن را تقویت کرد اما جان را تضعیف کرد؟ تا چه زمانی باید به خانهای که خراب شده، بازسازی کرد و در واقع همچنان در بند ماند؟
هوش مصنوعی: این مسیر عشق، جای خطرناک و پرتیری است و نه مکانی برای ناپختگان. باید با جدیت و تامل در این راه پیش برویم تا به نتیجهای مطلوب برسیم.
هوش مصنوعی: دل را به معشوق بسپار و جان را به محبوب بده. این غم دل را تا کی باید تحمل کرد و این اندوه زندگی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: با فرمان الهی چه میتوان کرد، و رضایت این و آن چه فایدهای دارد؟ این چه چیزی است و آن چه کسی است؟ تا چه زمانی این سوالات ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: با اشتياق زلف ساقی را بگیر و جامی از شراب باقی بخواه، که در غم و اندوه فانی، چه مدت میتوان بیقرار و نگران بود؟
هوش مصنوعی: چه حسی به دوست دارم، حتی اگر او به زلفش کسی را داشته باشد. ای شب جدایی، چرا هنوز به پایان نمیرسد؟ تا چه زمانی باید این درد را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: عشق در دل نمیتواند پنهان بماند و نمیتوان به راحتی آن را مخفی کرد. مثل این است که آتش را در پنبه حبس کنی؛ دیر یا زود خود را نشان میدهد. پس این حال و احساس را نمیتوان برای مدت طولانی پنهان کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.