صبح عید و دهر خرم از بهار است اینچنین
یاجهان یکسر بعهد شهریار است اینچنین
این منم یا آفتاب از رای دارای جهان
زرد روی و تیره روز و خاکسار است اینچنین
زر مگر از روی دشمن رنگ بگرفتست وام
کاین زمان در پیشگاه شاه خوار است اینچنین
این منم یا آسمان کز پایه و مقدار خویش
در شمار پیشکاران شرمسار است اینچنین
خاکسارم بین ولی از خاک پایی کز شرف
افتخار خسروان روزگار است اینچنین
این منم یا تیر شه کز جمع همکیشان خویش
دورتر زین راستی از شهریار است اینچنین
این منم یا تیغ شه کز ضربه های جان ستان
چهره پر خون آنچنان دل پر شرار است اینچنین
نی من آن رمح شهم کز طعنه های دلخراش
با تنی لرزان و با جسمی نزار است اینچنین
زلف یار است از نسیمی یا گنهکاری ز بیم
یا نشاط از انتظاری بی قرار است اینچنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.