ز آتش عشق نخستین قسم
اولین نفخه و آخر نفسم
خواجه تاش خردم بنده ی عشق
خواجه ی و هم و امیر هوسم
بهر این گمشدگان از دل و لب
آتش قافله ی بانگ جرسم
دوستم من که جز او نیست کسی
دوست من نیست که من هیچکسم
ساخت از زحمت پرواز خلاص
چنگل باز و شکنج قفسم
ساغر از دست شهنشه زده ام
مست شاهم چه زیان از عسسم
هر کسی را هوسی در سرو من
هوسم اینکه نباشد هوسم
پا نهادم بسر بر هر دو جهان
تا بپای تو بود دسترسم
هیچکس بیغمی امروز نشاط
غیر من نیست که من هیچکسم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی شاعر به معشوقهاش است. شاعر از آتش عشق و شور و شوقی که در دل دارد سخن میگوید و خود را بندهای از عشق میداند. او نشان میدهد که هیچکس جز معشوق برایش اهمیت ندارد و با وجود تمامی زحمات و دشواریها، همواره از عشق و زیباییهای معشوق الهام میگیرد. در نهایت، شاعر به یک احساس خاص اشاره میکند که تنها اوست که در این جهان خود را بیکسی و غمگینی حس میکند.
هوش مصنوعی: از آتش عشق اولیه، سوگند میخورم به اولین نفس و آخرین نفسم.
هوش مصنوعی: من بنده عشق کسی هستم که او صاحب قدرت و مقام است و همچنین در پی لذت و خوشی.
هوش مصنوعی: برای این گمشدگان، از دل و زبان، سوختن و فریاد بهسوی صدای آتشین جان است.
هوش مصنوعی: دوست من فقط اوست، و هیچ کس دیگری برای من اهمیت ندارد، زیرا من هیچ کس نیستم.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش، از محدودیتها و دشواریها رهایی مییابم و به آزادی و پرواز دست پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: من از دست شاه جام را نوشیدهام و مست هستم. چه ضرری دارد اگر در این حالت در کنار او باشم؟
هوش مصنوعی: هر کسی تمایلات و آرزوهایی دارد، اما من تنها آرزویم این است که چنین تمایلاتی نداشته باشم.
هوش مصنوعی: من برای رسیدن به تو، بر هر دو جهان پا گذاشتهام.
هوش مصنوعی: هیچکس امروز خوشحالی و سرور ندارد، غیر از من که هیچکس نیستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.