فخر والانسبتان از بند اوست
آنچه هرگز نگسلد پیوند اوست
گردن شمشاد را زلفش بخست
سرو از آزادگان بند اوست
گرچه شکل نیستی دارد دهانش
هستی جان ها ز شکرخند اوست
نقض زلفش دایه بر عهدش شکست
گر شکستی هست در سوگند اوست
طره اش را هست پیوندی به صلح
چین ابرو گرچه خویشاوند اوست
هر شبم بی خواست می آید به خواب
بسترم مشگ و عبیرآگند اوست
مشربش صفرای بیماران شکست
بوسه می خوش از ترنج و قند اوست
زود آمیزش به مردم می کند
مشک را بو اندکی مانند اوست
حسن گل بر باد حرمان زود رفت
هر که تمکینی ندارد بند اوست
کینه کش از دوستان مهرجوی
طبع مغرور ز خود خرسند اوست
بار تکلیفش ز دوش انداختم
گو بکش هرکس که حاجتمند اوست
ظلم اخوان بر «نظیری » می کنند
معنی او بهتر از فرزند اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که راه او رود فرزند اوست
رشتهٔ جانهای ما پیوند اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.